هلاکت 3 تروریست خارجی و ایرانی در مرز بازرگان

خبرنگارتابناک در ارومیه از هلاکت 3 تروریست خارجی و ایرانی در مرز بازرگان خبر داد.

بنا بر این گزارش، با هوشیاری پاسداران ایرانی، شب گذشته 3 تن از شبه‌نظامیان گروهک پژاک که وارد کشور شده بودند، در منطقه عمومی بازرگان از توابع ماکو در کمین نیروهای ویژه بومی قرارگاه حمزه سیدالشهدا افتاده و به هلاکت رسیدند.

جنازه هر 3 تن به دست نیروهای ایران افتاد و با بررسی به‌عمل آمده مشخص شد یکی از آنان یک ایرانی مشهور به «حاتم کچل» است که از جانب شاخه ایرانی گروه تروریستی پ.ک.ک فرمانده منطقه ماکو بوده است.فرد دیگر یک زن از اتباع سوریه به نام صلیبه است که معاون او بوده و سومی مردی از اتباع ترکیه است.

این چندمین بار است که نیروهای بومی و کرد سپاه با عملکرد دقیق خود و نیز شناخت خوب از منطقه بر هم زنندگان امنیت مردم را به دام می‌اندازند.

از تروریستها همچنین مقادیری مهمات جنگی، بی‌سیم، تلفن ماهواره‌ای ثریا و نیز دوربین دید در شب به دست آمده است. با توجه به تجهیزات تروریستها، ماموران امنیتی می‌توانند روشن کنند که آنان از سوی کدام کشورها حمایت می‌شوند.

با وجود آن که نام پ.ک.ک در لیست گروه‌های تروریستی وزارت خارجه آمریکاست، تا کنون گزارشهای متعددی از ملاقاتهای کاری سران شاخه ایرانی پ.ک.ک با مقامات آمریکا منتشر شده که از سوی آمریکا تکذیب نشده است.

آمریکا مقامات عراقی را به موضع‌گیری علیه

به گزارش فارس به نقل از پایگاه خبری نهرین نت، اظهارات روز دوشنبه سیدحسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله لبنان که طی آن از عراقی‌ها خواسته بود برای نجات کشورشان از اشغالگری آمریکا، راه مقاومت را در پیش گیرند، خشم و عضب دولت آمریکا را برانگیخت.
این پایگاه خبری به نقل از منابع آگاه نوشت: کارمندان سفارت آمریکا در بغداد، دستوراتی از واشنگتن دریافت کرده‌اند که با دامن زدن به این موضوع، دولت عراق را وادارند تا این درخواست نصرالله را محکوم و آن را دخالت در امور داخلی عراق تلقی کنند.
به گفته این منابع، سفارت آمریکا در بغداد در تماس با تنی چند از مسئولان عراقی و دو تن از مشاوران نوری المالکی نخست وزیر عراق از آنها خواستند تا در قبال اظهارات اخیر سیدحسن نصرالله درباره عراق واکنش نشان دهند.
بنا بر گزارش خبرگزاری عراقی "اصوات العراق"، اولین واکنش مقامات عراقی به سخنان اخیر نصرالله، دیروز از سوی جلال طالبانی رئیس جمهوری این کشور اعلام شد.
طالبانی در دیدار با تنی چند از سردبیران رسانه‌های این کشور با اشاره به اظهارت روز دوشنبه دبیرکل حزب الله لبنان که طی آن از مقاومت عراق در برابر اشغالگران‌ آمریکایی حمایت کرده بود، گفت: نصرالله حق ندارد در امور داخلی عراق مداخله کند.
بنا بر این گزارش، کارمندان سفارت آمریکا در عراق در تماس تلفنی با مسئولان عراقی و دو تن از مشاوران نوری المالکی به آنها گفتند که اظهارات نصرالله، ضربه علیه فرایند سیاسی عراق است و این تلقی را ایجاد می‌کند که مقامات عراقی ابزاری در دست مقامات آمریکایی هستند.
به ادعای کارمندان سفارت آمریکا در عراق، درخواست نصرالله از مقاومت عراق برای در پیش گرفتن مقاومت و اجرای عملیات نظامی در این کشور با هدف ضربه زدن به ثبات نسبی و چشم گیری است که در بغداد و چندین دیگر از شهرهای این کشور بدست آمده است.
این منابع آگاه که به هویت آنها اشاره‌ای نشده است، تاکید کردند، هر مقام عراقی که سفارت آمریکا در عراق تماس می گرفتند از آنها خواسته می شده که به سخنان اخیر نصرالله واکنش نشان دهند.

طالبانی دخالت ایران در امور داخلی عراق را

به گزارش فارس به نقل از خبرگزاری عراقی"اصوات العراق"، جلال طالبانی دیروز در دیدار با سردبیران چندین رسانه با رد دخالت ایران در امور داخلی عراق گفت: درباره دخالت ایران در امور داخلی عراق مبالغه می‌شود.
وی با اشاره به سفر "عادل عبدالمهدی" معاونش به ایران افزود: عادل عبدالمهدی اکنون در تهران است و مذاکراتی مثبت درباره مسائل مورد علاقه دو کشور انجام داده است.
طالبانی در بخشی دیگری از سخنان خود با اشاره به توافقنامه‌ بلند مدت میان عراق و آ‌مریکا که مشاجرات زیادی در بین گروه‌های سیاسی ایجاد کرده است، گفت: این توافقنامه هنوز تکمیل نشده و هنوز نهایی نشده است.
وی افزود: دولت پیش از امضای آن با تمام گروه‌های داخلی و خارجی عراق رایزنی‌ خواهد کرد و مرجع نهایی امضای این توافقنامه، شورای امنیت ملی این کشور است.
امضای توافقنامه امنیتی طولانی مدت عراق و آمریکا، خشم و اعتراضات گسترده مردمی، شخصیت‌های سیاسی و مراجع دینی این کشور را به همراه داشت.
پیش از این، آیت‌الله سید "کاظم حائری" از مراجع تقلید شیعیان عراق در بیانیه‌ای ضمن محکومیت توافقنامه‌ امنیتی آمریکا و عراق تاکید کرد ، موافقت با این توافقنامه خواری و خفت را تا ابد برای عراق به ارمغان خواهد آورد.
مقامات عراقی نیز امضای توافقنامه بلند مدت میان این کشور و اشغالگران آمریکایی را به منزله نقض حاکمیت و استقلال عراق خوانده و تاکید کردند: پارلمان عراق ممکن نیست چنین توافقنامه‌ای را تصویب کند.
قطعنامه سازمان ملل درباره عراق که بر اساس آن حضور نیروهای آمریکایی در این کشور مشروع شناخته شده است، از 31 دسامبر به بعد ملغی می‌شود.
بر اساس تصمیمی که جرج بوش رئیس جمهور آمریکا و نوری المالکی نخست وزیر عراق در نوامبر 2007 میلادی اتخاذ کردند، این قرارداد تا 31 ژوئیه به امضا خواهد رسید.
بر این اساس، نیروهای آمریکایی بعد از سال 2008 میلادی تحت حکم سازمان ملل در عراق حضور نخواهند داشت بلکه بر اساس قراردادی دو جانبه که میان دو کشور منعقد خواهد شد به حضور خود در عراق ادامه خواهند داد.

ملت عراق هرگز موافق قیمومیت خارجی نیست

به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از اداره کل اطلاعات و مطبوعات وزارت امور خارجه، منوچهر متکی وزیر امورخارجه کشورمان که به منظور شرکت در اجلاس بین‌المللی پیمان با عراق، در سوئد به سر می‌برد در حاشیه این اجلاس با نوری المالکی نخست‌وزیر عراق دیدار و گفتگو کرد.
متکی در این دیدار ‌ضمن تقدیر از مدیریت مدبرانه مالکی و تلاش دولت عراق در برقراری امنیت در عراق گفت: با درایت و مدیریت شما بحران ناامنی درعراق کاهش یافته است.
وی افزود: امروز در حاکمیت عراق، انسجام بیشتری بین مجموعه‌ گروه‌های شیعی،‌ سنی و ملی عراق وجود دارد.
نخست‌وزیر عراق نیز در این دیدار گفت: بخشی از پیچیدگی‌ وضع فعلی عراق به دلیل ساختاری است که از گذشته به ارث مانده است، اما مایه دلگرمی ما این است که گروه‌های عراقی با شناخت شرایط، به یکدیگر نزدیک تر شده‌اند و امروز بحمدالله مشکل روزهای اول تشکیل دولت را نداریم و با کمک پروردگار و همکاری همه می توانیم بر مشکلات باقیمانده نایل آییم.
مالکی با تاکید بر ضرورت توجه به قانون تصریح کرد: آنچه که دولت عراق به دنبال آن است،‌ نگاه یکسان به همه گروه‌ها از منظر قانون است و در آن صورت نیازی به حضور بیگانگان در کشور نخواهند بود.
وی با بیان اینکه ملت عراق خواستار حاکمیت خود می‌باشد و هرگز به دنبال قیمومیت نیست، تأکید کرد: هیچ کس در عراق موافق قیمومیت خارجی نیست و همه مخالف آن می‌باشند.
نخست‌وزیر عراق ادامه داد: امیدواریم با روابط برادرانه و صمیمی که با ایران و سایر همسایه‌ها داریم و کمک ایران عراقی با ثبات و امنیت داشته باشیم.
نوری المالکی در پایان گفت: به زودی با ایران راه‌های گسترش همکاری دوجانبه را بررسی خواهیم کرد.

گزارشی از خودکشی سه کارگر ایرانی

روزنامه «کارگزاران» در گزارشی با عنوان «چشم‏های بازمانده در گور»، به بررسی چندین مورد خودکشی در میان کارگران پرداخته است.

اسماعیل محمدولی می‏نویسد: در این گزارش خودکشی سه کارگر را روایت می‌کنم. هر کدام از این وقایع با فواصل زمانی و در نقاط مختلف کشور رخ داده‌اند و در زمان خود به صورت گزارش‌های مستقلی منتشر شده‌اند. حالا پس از گذشت سال‌ها با مدد گرفتن از حافظه و نوشته‌های قدیمی سعی می‌کنم آنها را در آلبومی کنار هم بچینم و از میان‌شان تصویری مشترک نمایش بدهم. آنچه به عنوان «تصویر مشترک» برای روایت انتخاب کرده‌ام نشان می‌دهد که این سه کارگر (در حکم نمونه) ماه‌ها بدون حقوق و در فقر کامل زندگی کرده‌اند، گرسنگی کشیده‌اند و شاهد رنج عزیزان‌شان بوده‌اند، اما فقط وقتی تصمیم به خودکشی گرفته‌اند که وجود انسانی‌شان را در خطر نابودی دیده‌اند. شرم مثل عصب است. وقتی هنوز بدن را به واکنش وامی‌دارد یعنی بدن زنده است. شرم از مهمانان غریبه، شرم از دختربچه هفت ساله‌ای که شوق خریدن روپوش مدرسه را دارد، شرم از دیدن پینه‌های دست فرزند، شرم از پسر سربازی که به خاطر کرایه ماشین هشت ماه به مرخصی نیامده و حتی حقوق ناچیز سربازی‌اش را هم برای خانواده‌اش می‌فرستد. اینها نهایت طاقت انسانی است که شرم را می‌شناسد. از این مرز جلوتر رفتن، انکار جایگاه انسانی است. این مرز را باید با معیار شرافت شناخت. در این گزارش از خودکشی این مردان شریف دفاع نمی‌کنم، اما می‌کوشم آن را درک کنم.

تصویر اول؛ وقتی به کارخانه نساجی رسیدم دو ساعتی می‌شد که جنازه‌اش را از طناب دار جدا کرده بودند. کسی، شاید یکی از همکارانش بالاخره او را به بیمارستان رساند. همه می‌دانستیم که مرده است. سرش تقریبا از بدنش جدا شده بود و تنها به نسوج گردنش وصل بود. اما همکارش اصرار داشت که او را به بیمارستان برساند. من اطراف سوله‌ای خالی که کارگر 40 ساله نساجی خود را حلق‌آویز کرده بود با معدود کارگرانی که از تعدیل نیرو باقی مانده بودند صحبت می‌کردم. این کارگران را پس از تعطیلی کارخانه نگه داشته بودند تا از ابزار تولید محافظت کنند اما شش ماهی می‌شد که هیچ حقوقی به آنها پرداخت نکرده بودند.
 
ماجرا به اردیبهشت سال 83 باز می‌گردد. دقیقا وقتی که ته مانده‌های صنایع نساجی یکی پس از دیگری نابود می‌شدند، این صنایع قرار نبود تولید داشته باشند چون قیمت پارچه‌های چینی که از طریق قاچاق وارد کشور می‌شدند از قیمت مواد اولیه تولید پارچه یعنی نخ ارزان‌تر بودند. مشخص بود که تولید سودی ندارد و این کارخانه‌ها باید تعطیل شوند. اما دولت نمی‌خواست هزینه اخراج هزاران کارگر نساجی را متحمل شود پس کارخانه‌ها را به بخش خصوصی واگذار کرد تا آنها به ازای مالکیت رایگان زمین و ابزار تولید، دولت را از شر هزینه‌های سیاسی و اجتماعی اخراج نیروی کار این واحدها خلاص کنند. به ماجرای کارگری که سرش هنوز به رگ و پی گردنش وصل بود بازگردیم. همکارش می‌گفت وقتی از اتاق مدیر کارخانه بازگشت من داشتم چای درست می‌کردم. صدایش زدم بیاید. گفت تا انبار می‌روم و برمی‌گردم. یک ساعت گذشت اما خبری نشد. رفتم دنبالش دیدم جنازه‌اش توی هوا تاب می‌خورد. با نردبان شش متر بالا رفته بود و طناب را به حفاظ سقف بسته بود. از آن فاصله که خودش را رها کرد، گردنش طاقت وزن بدنش را نیاورد و کار تمام شد. کارگران هنوز نمی‌دانستند چرا این‌طور غیرمنتظره خودکشی کرده است.
 
مدیر کارخانه بلافاصله پس از مطلع شدن از خودکشی کارگر، کارخانه را ترک کرده بود. یکی از کارمندان دفتری می‌گفت به سراغ مدیر آمده بوده تا بخشی از حقوق معوقه‌اش را بگیرد. حتی التماس می‌کرد در حد 10 هزارتومان به او قرض بدهند. کارگری که جنازه‌اش را پیدا کرده بود هم می‌گفت چند ساعت قبل از این اتفاق، همسرش تماس گرفته بود خبر بدهد که در خانه مهمان دارند. دو روز بعد از حادثه با همسرش صحبت کردم. هنوز داغ‌دار بود و انگار من بازجویی، چیزی باشم پاسخم را می‌داد؛ «من بهش حرفی نزدم. فقط گفتم از شهرستان مهمان آمده. موقع برگشت یک چیزی بگیر که جلوی غریبه‌ها آبروداری کنیم. توی خانه چیزی نداشتیم. نمی‌شد غذایی که خودمان می‌خوریم را جلوی مهمان رودربایستی‌دار بگذاریم. نمی‌دانستم می‌خواهد چنین بلایی سر خودش بیاورد وگرنه لال می‌شدم اگر می‌گفتم.»

تصویر دوم؛ روستای فدشک یک جایی وسط کویر است. حدود 45 کیلومتر با بیرجند فاصله دارد؛ پرت و دورافتاده و متروک. فردای روزی که کارگر معدنی در حیاط خانه‌اش خودسوزی کرد به آنجا رفتم. توی حیاط هنوز بوی گوشت سوخته می‌آمد. شب قبل خانواده‌اش هم نه از صدای فریاد مردی که در آتش می‌سوزد، بلکه از بوی سوختن گوشت آدم زنده از خواب پریده بودند. با دکتر کشیک بیمارستان امام رضا هم که حرف می‌زدم برایش عجیب بود که چطور این مرد در هشیاری بیشتر از یک دقیقه سوختن بدنش را تاب آورده اما فریاد نزده است.
 
همسرش، پیرزنی که گریه صدایش را بریده بود، با کمک پسرش فهماند که مرد کاملا ناامید شده بود. 17 ماه حقوقش را نداده بودند و او هیچ از دستش بر نمی‌آمد. هربار که به سراغ طلبش از معدن می‌رفت او را به یکی از نهادها و سازمان‌هایی می‌فرستادند که او حتی نمی‌توانست تابلوی سردر ساختمانش را بخواند، چه رسد به کاغذبازی‌های بیهوده‌ای که او را بیشتر از پیش گیج می‌کردند و ناامید. درک نمی‌کرد چرا بعد از 30 سال کارکردن در معدن باید برای گرفتن حقش از این اتاق به اتاق دیگر برود و حرف‌های عجیب و غریب بشنود و آخر سر هم جواب سربالا بگیرد.
 
پسر 16 ساله این مرد هم کنار کوره‌های آجرپزی کار می‌کرد یا برای پیمانکاری از کوه سنگ می‌کند و این قبیل کارها. می‌گفت: «دست‌هایم را از پدرم قایم می‌کردم. حرص می‌خورد وقتی پینه‌های دستم را می‌دید.» این مرد روز آخر زندگی‌اش به معدن رفته بود. همسرش که او را همراهی کرده بود، می‌گفت وقتی داشتیم می‌رفتیم دخترم بهانه می‌گرفت که یک ماه دیگر باید به مدرسه برود و روپوش ندارد. او به دخترم قول داد که برایش روپوش مدرسه بخرد. به محل کارش که رسیدیم به مالک معدن التماس کرد که لااقل 50 هزار تومان از طلبش را بدهند. گفتند فردا بیا. از این فرداها زیاد شنیده بود. موقع برگشتن می‌گفت «خدا هم به این جور زندگی کردن من رضا نیست.»

تصویر سوم؛ در خردادماه 86، کارگر کنف‌کار رشت پس از گذراندن یک نیم روز سرشار از تحقیر و کتک، به اندازه پول تاکسی از همکارش قرض گرفت تا سریع‌تر خود را به کارخانه برساند، طنابی به لوله‌های سقف گره بزند و باقی ماجرا. مالک خصوصی صبح آن روز با کمک نیروهای انتظامی، کارخانه را از ابزار تولید خالی کرده بود. کارگران 11 ماه بدون هیچ حقوقی سرکرده بودند و اینک تنها امیدشان با فروش ابزار تولید کارخانه نابود می‌شد. همه می‌دانستند کار تمام است اما تنها کسی که به وضوح پایان کار را دید، او بود. جنازه او را حوالی ساعت یک بعدازظهر پیدا کردند. در آن وقت که خبر را به خانواده‌اش رساندند همسرش در مزرعه همسایه کارگری می‌کرد، پسرش سرباز بود و چون پول مسافرت نداشت هشت ماه به مرخصی نیامده بود و از پادگان خارج نشده بود. خانه نیز در اجاره نهضت سوادآموزی بود. درآمد این خانواده از کارگری موقت زن، ماهی پنج شش هزار تومان حقوق سربازی پسر و ماهی 15 هزار تومان اجاره تنها اتاق خانه به نهضت سوادآموزی تامین می‌شد.
 
دو روز پس از خودکشی کارگر کنف‌کار که به سراغ خانواده‌اش رفتم، همسرش وقتی اوضاع را شرح می‌داد بی‌مقدمه از من پرسید؛ «می‌دانی سیب زمینی کیلویی 600 تومان است؟» با یک حساب سرانگشتی می‌شد فهمید که این خانواده بعد از 25 سال کارکردن حتی از عهده سیرکردن شکم‌شان هم بر نمی‌آیند. این کریه‌ترین چهره فقر است.

همسرش می‌گفت؛ «یک وقت‌هایی در را که باز می‌کردم می‌دیدم جلوی در ایستاده. خجالت می‌کشید در بزند و داخل شود. صبح‌ها که می‌رفت دنبال حق و حقوقش می‌گفت؛ ان‌شاءالله امروز می‌شود. بعدازظهر دست خالی برمی‌گشت و جلوی در می‌ایستاد.» آنچه فهمیدم این بود که از زمان واگذاری کارخانه کنف‌کار به بخش خصوصی، در حدود سه سال این کارگران را در بلاتکلیفی نگه داشته بودند. 16 ماه بیمه بیکاری و وعده و وعید که امروز و فردا کارخانه دوباره راه می‌افتد، پس از آن هم این کارگران 11 ماه بدون حقوق سپری کرده بودند تا اینکه متوجه شدند ابزار تولید کارخانه در حال فروش است.
 
من می‌گویم ابزار تولید، شما هم می‌خوانید، اما ابزار تولید برای کارگری که به امید کارکردن با آن زنده است فقط «کلمه» نیست، همه زندگی است. شاید آخرین گفت‌وگوی تلفنی کارگر کنف‌کار با پسرش، دو روز پیش از خودکشی برای درک «ابزار تولید» به ما کمک کند؛ «روز پنج‌شنبه از پادگان با پدرم صحبت کردم. از پشت تلفن معلوم بود که حالش بد است. بریده بود انگار. می‌گفت شنبه می‌خواهند دستگاه‌ها را ببرند. مادرت صبح تا غروب توی مزرعه مردم کار می‌کند، من هم هر روز می‌روم استانداری اما هیچ کس به ما جوابی نمی‌دهد. می‌گفت کار تمام است... هیچ کسی به داد ما نمی‌رسد. گفت دفترچه‌های تامین اجتماعی 11 ماه است که تمدید نشده. اگر خواهرت مریض بشود کجا ببرمش؟ بعد گفت؛ من چه کار کنم با 48 سال سن؟ زمین دارم که کشاورزی کنم؟ دیگر کجا کار کنم؟ به جوان‌ها کار نمی‌دهند، به من کار می‌دهند؟ هی می‌گفت من چه کار کنم از این به بعد؟»

درست در همین لحظه عجیب‌ترین واکنشی که انتظارش را می‌کشم به غلیان افتادن احساسات لطیف مخاطبان این گزارش‌ها است. بی‌چارگی چاه بی‌ته است. وقتی آدم بی‌پناهی در آن می‌افتد، می‌تواند سال‌ها فرو برود و همچنان زنده باشد. آنکه تصمیمی برای نجاتش می‌گیرد، هر تصمیمی، مستحق ترحم من و شما نیست. این اوج میان‌مایگی است که علت خودکشی را تنها در فقر این آدم‌ها خلاصه کنیم و برای‌شان دل بسوزانیم. حتی برقراری ارتباطی میان خودکشی یک کارگر و خودکشی متعارف یکی از ما (آدم‌های طبقه متوسط یا مرفه) می‌تواند نوعی از بدفهمی رایج و البته عامدانه برای شانه خالی کردن از بار مسوولیت باشد. نه. خودکشی این کارگران از روی انفعال و شاید ملال نیست. آنها تا جایی که مرز انسان بودنشان مخدوش نشود، هرگز تصمیم به چنین اقدامی نمی‌گیرند.

اسرائیل یک اسیر لبنانی را آزاد می‌کند

یک مسئول بلندپایه امنیتی رژیم اسرائیل تأیید کرد که این رژیم یکشنبه آینده «نسیم نسر» از اسیران لبنانی دربند زندانهای خود را آزاد خواهد کرد.

به گزارش مهر به نقل از خبرگزاری فرانسه، این مسئول بلندپایه امنیتی که از افشای هویت خود خودداری کرد، گفت: اسرائیل نسیم نسر را آزاد و به لبنان تحویل خواهد داد.

این مسئول افزود که نسیم نسر ساعت 11 به وقت محلی (8 به وقت گرینوج) در گذرگاه «راس الناقوره» در منطقه مرزی لبنان با فلسطین اشغالی تحویل لبنان خواهد شد.

خانواده نسیم نسر دیروز به خبرگزاری فرانسه گفت: نسیم در تماسی تلفنی گفته است که روز یکشنبه آزاد خواهد شد.

رادیوی رژیم اسرائیل دوشنبه هفته جاری اعلام کرد، این رژیم آماده آزادی پنج اسیر لبنانی و تحویل پیکرهای 10 عضو حزب‌الله لبنان در مقابل آزادی دو نظامی خود است که در سال 2006 میلادی به اسارت مقاومت لبنان درآمدند.

سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان دوشنبه هفته جاری وعده داده بود اسیران لبنانی دربند در زندان‌های رژیم اسرائیل به زودی آزاد شوند.

بر پایه این گزارش، برادر «سمیر القنطار» دیگر اسیر لبنانی نیز اعلام کرده است، پیش‌بینی می‌کند برادرش سمیر به زوی آزاد شود.

فواد سنیوره نخست وزیر لبنان شد

علیرغم مخالفت اپوزوسیون، سر انجام و پس از مشورت‌های رییس‌جمهور با نمایندگان مجلس لبنان، فواد سینیوره با کسب68 رای مثبت از مجموع 127نماینده پارلمان،از جانب میشل سلیمان مامور تشکیل کابینه گردید.

به گزارش شیعه آنلاین به نقل از العربیه میشل سلیمان پس از رای زنی با فراکسیون های مختلف پارلمان لبنان سر انجام امروز بعد از ظهر بنا بر درخواست اکثریت پارلمان، فواد سینیوره را به عنوان نخست وزیر لبنان مامور تشکیل کابینه وحدت ملی کرد.

با این تصمیم فواد سینوره که بسیاری او را یکی از اصلی ترین عوامل بحران های چند ماهه اخیر لبنان می دانند،به ریاست دولتی خواهد رسید که مخالفان از جمله حزب الله در این دولت از حق وتو برخوردار هستند


ائتلاف 14 مارس رسما نام آقای سینیوره را به عنوان نامزد مقام نخست وزیری به میشل سلیمان رییس جمهور لبنان اعلام کرده است.


ساختار قدرت در لبنان به گونه ای است که رییس جمهور از مسیحیان ، نخست وزیر از سنی ها و رییس پارلمان از طرف شیعه ها تعیین می شود.


ائتلاف 14 مارس طی بیانیه ای اعلام کرد که به اتفاق آرا با نامزدی فواد سینیوره نخست وزیر فعلی لبنان برای تشکیل دولت جدید موافقت کرده و از دولت او بر اساس توافقنامه دوحه حمایت می کند.


پیش از این میشل عون یکی از سران ائتلاف 8 مارس با نخست وزیری سینیوره مخالفت کرده و این اقدام 14 مارس را مانع  تشکیل دولت وحدت ملی قلمداد کرده بود. حزب الله نیز در اقدامی مشابه از نخست وزیری حریری استقبال کرده بود.


ناظران این اقدام 14 مارس را تلاشی برای ناتمام گذاشتن پیروزی های اخیر حزب الله ارزیابی کرده اند. این در حالی است که پیش بینی می شود بنا بر توافق دوحه و در قانون انتخابات آتی، اپوزوسیون اکثریت پارلمان و به تبع آن نخست وزیری لبنان را از آن خود خواهد کرد.


فواد سینیوره 65 ساله است و از سه سال پیش تاکنون نخست وزیر لبنان بوده است.

در «پایان اسرائیل» چه گذشت؟

همایش بین‌المللی پایان اسرائیل، دیروز با سخنرانی «خالد مشعل»، نماینده و رئیس دفتر سیاسی دولت حماس در تالار شهید چمران دانشکده فنی دانشگاه تهران آغاز شد؛ این همایش بین‌المللی به همت جنبش عدالتخواه دانشجویی و همکاری بسیج دانشجویی دانشکده فنی دانشگاه تهران برگزار شد.

رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی «حماس»، با بیان این‌که ملت فلسطین، هرگز دشمن صهیونیستی را به رسمیت نخواهد شناخت، تأکید کرد: دوران جدید مقاومت و پایداری آغاز شده است. خالد مشعل با بیان این مطلب گفت: ملت ایران، شما بدانید از حرکت ملتی حمایت می‌کنید که این حرکت پیروزی آفرین است. شما از فلسطین حمایت می‌کنید، چرا که فلسطین قلب تپنده جهان اسلام و به تعبیری قبله‌گاه نخست مسلمانان است.

وی گفت: فلسطین رزمگاه بزرگان است و بی شک، ایران با این مواضع اصولی که در برابر آرمان فلسطین در پیش گرفته شده، جایگاه بالاتری پیدا خواهد کرد. وی در پایان پس از درود و تهنیت به مقام رهبری و ملت ایران و قدردانی از همه دانشجویان به ویژه دانشجویان دانشگاه تهران خاطرنشان کرد: بی شک، تهدیدات آمریکا علیه ایران و مسلمانان، رو به زوال خواهد رفت.
در ادامه این همایش، میزگرد اول این همایش با موضوع راهکارهای حمایت از مردم فلسطین و کمک برای نابودی اسرائیل با حضور مهمانان و اساتیدی از کشورهای ونزوئلا و شیلی برگزار شد.

استاد «خلیل ساهوری»، از کشور شیلی با اشاره به تاریخچه‌ای از فعالیت‌های صهیونیست‌‌ها در منطقه آمریکای لاتین گفت: از زمان دیکتاتوری پینوشه، صهیونیست‌‌ها تلاش‌‌های گسترده‌ای را برای نفوذ در منطقه شیلی آغاز کردند که در اوایل، بیشتر این فعالیت‌ها اقتصادی بود و به تدریج نفوذ آنها افزایش یافت، به گونه‌ای که بسیاری از منابع آب شیرین شیلی را از راه فعالیت‌های اقتصادی تبهکارانه، از آن خود کردند.

«یوسف نورانی»، دیگر مهمان این میزگرد با گفتن این‌که صهیونیزم به دنبال سلطه بر دنیاست، به فعالیت‌های فرهنگی و سیاسی صهیونیست‌‌ها در ونزوئلا اشاره کرد و گفت: صهیونیست‌‌ها می‌خواهند جوانان ما را به فحشا و فساد بکشانند و از این راه، استعمار فکری و فرهنگی خود را گسترش دهند.

در ادامه این همایش، کلیپ ویژه پایان اسرائیل با موضوع اجماع جهانی علیه اسرائیل و به تصویر کشیدن تظاهرات و راهپیمایی‌‌های ضد صهیونیستی و ضد اسرائیلی در کشورهای گوناگون جهان، پخش شد که مورد استقبال حاضران در سالن قرار گرفت.

میزگرد دوم با حضور مهمانان و اساتیدی از کشورهای مراکش و اندونزی و حجت‌الاسلام غریب رضا از ایران برگزار شد. در این میزگرد، «عبدالحریم بوسته» از مراکش، با سپاس از ملت ایران به خاطر حمایت از ملت و دولت فلسطین، خواستار حمایت همه کشورهای عربی و اسلامی از ملت و دولت فلسطین شد.

وی در ادمه گفت: ما دو روز در سال «یوم نکبة» داریم؛ یکی سالروز راه‌اندازی رژیم نامشروع صهیونیستی و دیگری، فروپاشی اندلس که توجه و تحلیل این دو مسأله، می‌تواند راهگشای بسیاری از مسایل جهان اسلام باشد. وی در ادمه افزود: امنیت در جامعه، از فاکتورهای بسیار مهم برای یک جامعه و هر محیط اجتماعی دیگر است و هم‌اکنون این عامل حیاتی در سرزمین‌‌های اشغالی، به پایین‌ترین حد خود در شصت ساله گذشته، یعنی      4 تا 5 درصد تنزل پیدا کرده و این بدان معناست که دیگر ساکنان سرزمین‌‌های اشغالی، احساس ناامنی شدیدی می‌کنند که این بعد پیروزی حزب‌الله در جنگ33 روزه بسیار مشهود بوده است و سران این رژیم با برپایی این جشن‌‌ها به دنبال احیای روحیه شکست خورده و از بین بردن احساس ناامنی ساکنان سرزمین‌‌های اشغالی هستند.

«صالح لپاضی» از کشور اندونزی، با انتقاد از مسئولان و دولت اسلامی ایران به خاطر فعالیت شرکت‌‌های صهیونیستی «نستله» و «کوکاکولا» در ایران، خواستار جلوگیری از فعالیت این شرکت‌‌ها در ایران شد و در ادامه گفت: ایران به عنوان نماد مقاومت جهان اسلام باید در مبارزه با کالاهای صهیونیستی، در برابر آمریکا و صهیونیزم پیشرو و جلودار باشد.

وی در ادامه افزود: ما همایش و کنفرانس‌‌های ضد صهیونیستی بسیاری در کشور اندونزی برگزار کرده‌ایم، ولی اینها به تنهایی کافی نیست. ما نیازمند اتحاد جهان اسلام برای پایان بخشدن به حیات سیاسی و اقتصادی اسرائیل و رهایی قدس شریف هستیم و همچنین با انتقاد از دانشجویان ایران و جهان اسلام گفت: دانشجویان ایرانی و دیگر کشورهای اسلامی، هیچ همکاری و تلاش جدی و مؤثری برای پویایی و حل مسایل جهان اسلام نداشته‌اند؛ این شرایط مطلوب نیست و باید تغییر پیدا کند.

حجت الاسلام غریب رضا، مدیر یک مرکز دینی در حوزه گفت‌وگوی ادیان در قم که به نمایندگی از ایران در این میزگرد حضور داشت، در ادامه این میزگرد، با اشاره به تشنگی ملت‌‌های جهان به مفاهیم سرشار اسلام ناب امام خمینی گفت: با انتقاد از کم‌کاری‌‌هایمان در حوزه صدور انقلاب و معرفی انقلاب اسلامی به جهانیان، خواستار توجه هر چه بیشتر مسئولان ذیربط به این موضوع و به ویژه دانشجویان فعال در عرصه جهان اسلام شد.
وی در ادامه داد: انقلاب اسلامی ما قلوب بسیاری از شیفتگان آزادی و عدالت و آزادگان جهان به ویژه ملت‌‌های مسلمان را گشود و باعث بیداری در جهان اسلام شد.

مدیر مرکز دینی گفت‌وگوی ادیان در ادامه گفت: مسأله فلسطین، دیگر موضوعی عربی و یا اسلامی نیست، حتی دیگر کشور‌های غیر اسلامی و دیگر ادیان نیز جنایات این رژیم را محکوم می‌کنند. وی از عملکرد برخی علمای شیعه و سنی در قضیه فلسطین انتقاد کرد و گفت: مسأله فلسطین جنگ شیعه و سنی نیست، بلکه باید مسأله فلسطین به عنوان حلقه میانی وحدت اسلامی میان کشورهای عربی و اسلامی باشد، چرا که اسرائیلی‌‌ها و صهیونیست‌ها به دنبال ایجاد اختلاف میان شیعه و سنی و دیگر ادیان هستند و باید از این اختلاف‌‌ها پرهیز کرد.
یکی از دانشجویان به نمایندگی از دانشجویان ایرانی، متنی را به زبان عربی خواند و آن را تقدیم ملت مظلوم فلسطین کرد.

در ادامه این همایش، حاج «ابوحسن زعیته»، نماینده حزب‌الله لبنان در ایران، سخنرانی کرد و با اشاره به اهمیت پیروزی حزب‌الله در جنگ 33روزه و همچنین شرایط سیاسی داخل لبنان گفت: حزب‌الله برای همه این حوزه‌‌ها برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری کرده است و افزود: یک حرکت برای پایداری و ثبات باید در سه حوزه فرهنگ، امنیت و حوزه سرزمینی برنامه‌ریزی کند که هم‌اکنون این موضوع سران اسرائیل را به وحشت انداخته و همچنین این عملکرد دقیق و هوشمندانه، باعث گسترش نفوذ حزب‌الله در قلوب و افکار ملت لبنان شده است.

وی با اشاره به سخنان سید حسن نصرالله گفت: سال گذشته، سید حسن به ما گفت و وعده داد که روند پایان اسرائیل با نخستین شکست این رژیم آغاز شده و شکست‌‌های پی در پی در انتظار اسرائیل است.
وی در ادامه، بر یکپارچگی و اتحاد جهان اسلام تأکید کرد.
آخرین میزگرد این همایش، با حضور مهمانانی از کشورهای هلند، آمریکا و هندوستان برگزار شد.

در این میزگرد، استاد «قلبی حسین» که به نمایندگی از کشور هندوستان حضور داشت، گفت: اسرائیل با شکست سیاسی و نظامی در جنوب لبنان و نوار غزه، در ضعیفترین وضعیت تاریخ خود قرار گرفته و دیگر کشورهای اسلامی، انتظاری ویژه از ایران دارند و باید دولت و مردم ایران برای وحدت و اتحاد در جهان اسلام پرچمداری کنند.
در ادامه، «مترویچ» از کشور آمریکا در آغاز سخنانش با لحنی طنزآلود از نبود پرچم آمریکا در میان پرچم دیگر کشورها گله کرد و گفت: احتمالا اگر پرچم آمریکا اینجا بود، به آتش کشیده می‌شد و همچنین افزود: باید به این نکته توجه داشت که اقلیت صهیونیست آمریکا، صحنه‌گردان اصلی سیاست‌‌های آمریکا و جورج بوش همچون مترسکی در دستشان است.

وی با انتقاد از نظام بانکی آمریکا گفت: صهیونیست‌‌های آمریکا، مردم این کشور را با وام‌‌هایی که می‌دهند، تا آخر عمر برده خود ساخته‌اند و با آنها بازی کرده و سیاست‌‌های اقتصادی خود را پیاده می‌کنند. وی به عنوان راهکار نابودی اسرائیل بیان داشت: حیات سیاسی اسرائیل، وابسته به سرمایه‌داران صهیونیست آمریکایی است و ما می‌توانیم با روشن کردن و آگاهی بخشیدن به مردم آمریکا، ریشه صهیونیزم و بالتبع اسرائیل را بخشکانیم.
 
استاد «روهان بهشتی»، مدیر یک مرکز اسلامی، از کشور هلند به عنوان آخرین مهمان این همایش در ادامه این میزگرد گفت: ما نباید از ابعاد گسترده و پیچیده صهیونیزم بین‌الملل غافل شویم و نیز نباید آن را تنها در بعد سیاسی و مسأله فلسطین خلاصه کنیم، بلکه باید به ابعاد فرهنگی و اقتصادی این غده سرطانی و حامیان صهیونیستی‌اش توجه بیشتری کنیم. پشت صحنه توهین‌‌های زشتی که به پیامبر اسلام (ص) و امام علی (ع) و قرآن در کشور هلند صورت گرفت، سران صهیونیزم بین‌الملل بودند، چرا که مثلا سازنده فیلم فتنه در پنج سال، بیش از پنجاه سفر به سرزمین‌‌های اشغالی داشته است.

 وی همچنین از برنامه‌ریزی سران صهیونیزم برای به فساد و فحشا کشاندن و نابودی فرهنگ‌های ملی و دینی خبر داد؛ بهشتی نیز از دانشجویان ایرانی و مسلمان به دلیل ارتباط نداشتن با دیگر کشورها انتقاد کرد.

آزادی قدیمی ترین اسیر لبنانی

پافشاری رهبران حزب الله لبنان برای گنجانده شدن نام سمیر القنطار، قدیمی ترین اسیر لبنانی در ردیف اسرایی که با دو نظامی صهیونیست مبادله خواهند شد نتیجه داد.
پایگاه خبری آرام در این زمینه به نقل از منابع اطلاعاتی رژیم صهیونیستی نوشت، ایهود اولمرت آماده است تا در تبادل اسرا با حزب الله، سمیر القنطار قدیمی ترین اسیر لبنانی را آزاد کند. 

خبرگزاری فرانسه به نقل از رادیو نظامی رژیم صهیونیستی ضمن اعلام این خبر نوشت، اسراییل آماده است تا 5 اسیر لبنانی از جمله سمیر القنطار و جسد ده شهید مقاومت را به حزب الله تحویل دهد و دو نظامی خود را تحویل بگیرد. 

در شرایطی رژیم صهیونیستی از آزادی سمیر القنطار خبر می دهد که پیش از این هر گونه آزادی این مبارز لبنانی را به مشخص شدن سرنوشت رون آراد، خلبان صهیونیست مشروط کرده بود، رون آراد در سال 1986 مفقود شد . 

سمیر القنطار در سال 1980 به اسارت رژیم صهیونیستی در آمد و 
به قتل چند صهیونیست متهم و به 524 سال زندان محکوم شد. 

آخرین تبادل اسرا میان حزب الله و رژیم صهیونیستی در اکتبر سال 2007 بود که طی آن حسن نعیم عقل اسیر لبنانی و جسد دو شهید از مقاومت در برابر جسد یک صهیونیست و اطلاعاتی انساندوستانه از سرنوشت رون آراد مبادله شده بود.

بوش تعادل روحی و روانی ندارد

انتشار یک گزارش پزشکی از نداشتن تعادل روحی و روانی رئیس جمهور آمریکا پرده برداشت.
به گزارش شبکه خبر ، هفته نامه مصری النبا در جدیدترین شماره خود در خصوص گزارش پزشکان آمریکا نوشت : بوش به بیماری روانی خطرناکی مبتلاست و نمی تواند درست فکر کند یا در برابر 
مسائل مختلف عکس العملی مناسب نشان دهد.

بوش به علت ضررهای شرکت نفتی خود مجبور شد به مصرف بی رویه مشروبات الکلی و کوکائین روی آورد و این مسئله باعث شده است وی نتواند امور کاخ سفید را اداره کند. 

در گزارش پزشکی آمده است: به دلیل این ناراحتی روانی بعید نیست رئیس جمهور آمریکا علیه سوریه و حزب الله اعلان جنگ کند 

روان شناسان نیز اعلام کردند : بوش نمی تواند بر رفتارهای خود تسلط داشته باشد.