بوش تعادل روحی و روانی ندارد

انتشار یک گزارش پزشکی از نداشتن تعادل روحی و روانی رئیس جمهور آمریکا پرده برداشت.
به گزارش شبکه خبر ، هفته نامه مصری النبا در جدیدترین شماره خود در خصوص گزارش پزشکان آمریکا نوشت : بوش به بیماری روانی خطرناکی مبتلاست و نمی تواند درست فکر کند یا در برابر 
مسائل مختلف عکس العملی مناسب نشان دهد.

بوش به علت ضررهای شرکت نفتی خود مجبور شد به مصرف بی رویه مشروبات الکلی و کوکائین روی آورد و این مسئله باعث شده است وی نتواند امور کاخ سفید را اداره کند. 

در گزارش پزشکی آمده است: به دلیل این ناراحتی روانی بعید نیست رئیس جمهور آمریکا علیه سوریه و حزب الله اعلان جنگ کند 

روان شناسان نیز اعلام کردند : بوش نمی تواند بر رفتارهای خود تسلط داشته باشد.

موضوع هسته‌ای ایران از نظر آژانس خاتمه یافته است

علی اصغر سلطانیه سفیر و نماینده دائم ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی لحظاتی پس از انتشار گزارش البرادعی در خصوص برنامه هسته‌ای ایران در گفتگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، اظهار داشت: گزارش جدید البرادعی سند دیگری است که نشان می‌دهد کلیه فعالیت‌‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران صلح‌آمیز است و بار دیگر در این گزارش صراحتاً‌ تأکید شده است که هیچ نوع شواهدی از انحراف مواد و فعالیت‌های هسته‌ای ایران به اهداف نظامی مشاهده نشده و کلیه مواد هسته‌ای حسابرسی شده و اجازه دسترسی به همه مواد داده شده است.
وی افزود:‌در این گزارش آمده است که جمهوری اسلامی ایران به فعالیت‌های غنی سازی خود و ساخت راکتور آب سنگین ادامه داده است و در عین حال در خصوص ادعاهای بی‌اساس و اتهامات مربوط به غیرصلح‌آمیز بودن فعالیت‌های هسته‌ای، توضیحات ایران را منعکس کرده است.
سلطانیه خاطرنشان کرد: نکته بسیار مهم این است که در این گزارش، آژانس و آقای البرادعی اعتراف کرده‌اند که آمریکا علیرغم اینکه ادعا می‌کرد مدارکی علیه ایران در اختیار دارد، اجازه نداده است این مدارک به ایران ارائه شود، در حالی که این کار تخلف آشکاری است از تعهدات آمریکا، چراکه اگر این ادعاها صحیح بود، آمریکا باید مدارک را در اختیار آژانس قرار می‌داد تا آژانس آن‌ها را در اختیار ایران قرار دهد لذا این اقدام نشان می‌دهد که آمریکا تخلف کرده و ادعاهایش در این چند سال بی اساس بوده است.
وی تأکید کرد: این کار آمریکا سند محکمی است که نشان می‌دهد خلاف تعهداتش عمل می‌کند و این نکته مهمی است که البرادعی این بار نظر ایران مبنی بر اینکه آمریکا تلاش می‌کند آژانس را تحت فشار قرار دهد را تأئید کرد.
نماینده ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با اشاره به اینکه در 2 جای گزارش جدید، البرادعی اظهار تأسف می‌کند که آمریکا به دبیرخانه آژانس اجازه نداده است کارش را انجام دهد، تصریح کرد: ایران و کشورهای همفکر مانند کشورهای عضو عدم تعهد نیز همانند این گفته البرادعی، خواستار جلوگیری از هر نوع فشار به دبیر خانه آژانس هستند و معتقدند که باید آژانس به صورت مستقل کار خود را ادامه دهد.
سلطانیه در ادامه سخنان خود با بیان اینکه از نظر ایران کلیه مسائل حل شده است، به بسته شدن برنامه کاری و مدالیتی در گزارش پیشین البرادعی اشاره و تصریح کرد: اگر آژانس سوالاتی از ایران داشته باشد می‌تواند این سوالات مطرح شود اما از نظر ما مسائل مربوط به موضوع هسته‌ای ایران حل شده است.
نماینده ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با بیان اینکه ایران به موضوع ادعایی اخیر نیز پاسخ داده است، گفت:‌ در گزارش جدید البرادعی صراحتاً آمده است که آمریکا با فشار خود سعی می‌کند موضوع هسته‌ای ایران را در آژانس نگه دارد ولی از نظر آژانس مسائل فنی و تخصصی موضوع هسته‌ای ایران پایان یافته است.

درخواست اعدام اولمرت برای مذاکره با سوریه

اعضای راست‌گرای کنست (پارلمان) رژیم صهیونیستی در نشستی از تصمیم دولت «ایهود اولمرت» در زمینه از سرگیری مذاکرات با سوریه انتقاد کردند.

به گزارش ایسنا به نقل از پایگاه اینترنتی «المحیط»، «آریل الداد»، عضو حزب ملی دینی و از اعضای راست‌گرا در کنست اظهار داشت: کسی که تلاش می‌کند سرزمین‌های اسرائیل را از حاکمیت دولت خارج سازد، باید اعدام شود!

الداد در نشست گروه «بلندی‌های جولان» متذکر شد: این مسئله خیانت به قانون حساب می‌شود.

هم‌چنین «آوی ایتان»، از دیگر اعضای این حزب اظهار داشت: کسانی که خواستار جدا ساختن بلندی‌های جولان از حاکمیت اسرائیل هستند، باید بر اساس حکم دادگاه اعدام شوند.

«ران کوهن»، از اعضای حزب مرتز نیز خاطرنشان کرد: در خصوص اظهارات الداد به دادستان کل اقامه‌ی دعوی خواهیم کرد.

یک مقام مسئول در دفتر ایهود اولمرت، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، در خصوص اظهارات الداد گفت: اظهارات الداد نباید پاسخ داده شود. مقامات باید تنها به اجرای قانون بپردازند.

حکم قطعی شهرام جزایری صادر شد

دادگاه تجدید نظر مجتمع قضایی امور اقتصادی استان تهران حکم قطعی شهرام جزایری را صادر کرد.
به گزارش شبکه خبر، دادگاه تجدید نظر مجتمع قضایی امور اقتصادی استان تهران ، آرای شعب 69 و 70 دادگاه تجدید نظر استان تهران به ریاست ، قاضی ولد خانی (شعبه 69) و میری لواسانی (شعبه 70 ) آرائ صادره شده شعب 1192 دادگاه عمومی تهران را در باره اتهامات شهرام جزایری عرب،شامل تحصیل مال از طریق نامشروع،پرداخت رشوه به دفعات و به افراد مختلف، تحصیل معافیت از خدمت نظام وظیفه عمومی به صورت متقلبانه،اعمال نفوذ برخلاف حق و مقررات قانونی ،تصرف غیر مجاز در اموال و وجوه توقیف شده و خروج غیر مجاز از مرزهای کشور را تایید کرد.
براساس این  حکم  دادگاه تجدید نظر ،شهرام جزایری عرب بر اساس این اتهامات به 11 سال حبس تعزیری ،رد مبلغ 48 میلیون و 600 هزار و 185 دلار آمریکا به بانک ملی ایران و صندوق ضمانت صادرات، پرداخت جزای نقدی معادل دو برابر مبلغ اعلام شده (97 میلیون و 200 هزارو 370 دلار آمریکا) به صندوق دولت جمهوری اسلامی ایران و محرومیت از فعالیت بازرگانی در بخش صادرات و واردات و نیز محرومیت از اخذ هرگونه تسهیلات بانکی اعم از ریالی و ارزی به مدت ده سال محکوم شده است. 
همچنین این رای قطعی است و اکنون مراحل اجرایی را طی می کند.

تحقیقات یک دانشگاه آمریکا: اوباما ایرانی است

نتیجه تحقیقات دانشگاه ام آی تی آمریکا نشان می دهد باراک اوباما ایرانی است

ایتارتاس دراین خصوص گزارش داد:تحقیقات تازه یک تیم تحقیقات تاریخی!! بر روی اصل و نسب باراک اوباما نشان داده است که او یک ایرانی الاصل است.

دکتر اندی واسهول از موسسه تحقیقات تاریخی دانشگاه ام آی تی آمریکا میگوید: مطابق تحقیقات تیم وی، باراک اوباما ذاتا از اهالی جنوب ایران وشیعه است.

به گفته وی ,خاندان اوباما در حقیقت همان خاندان معروف اُوبامای بوشهر هستند که در دوران قاجاریه جلای وطن کرده و طی چند نسل به آمریکا رسیده اند. جد بزرگ اوباما، میر حسن خان اوبامایی که از میرآب های معروف بوشهر بوده و به همین خاطر اُوباما (یعنی "آب با ما" می باشد) پس از یک نزاع خونین با سقاباشی ناصرالدین شاه قاجار از بوشهر فرار کرده به سرحدات عثمانی می رود. وی ابتدا در حلبچه به عنوان تاجر زردچوبه فعالیت کرده و پس از ارتقا در تجارتش به عنوان تاجر زعفران به شهر حلب (در سوریه کنونی) می رود. مقارن با ایام مشروطه میر حسن خان در حلب فوت نموده و پسر وی علی اصغر اوباما ، به خاطر ضدیت اهالی عثمانی با شیعیان ایرانی خانواده را به سمت طرابلس می کوچاند.

خاندان اوباما در آنجا به تجارت تنباکو مشغول می شوند اما پس از ممنوعیت استعمال قلیان در آن جا، دسته دسته شده و به جاهای دیگر مهاجرت می کنند. در این ایام که اندکی قبل از جنگ دوم جهانی بوده پدر بزرگ حسین اوباما پدر باراک به همراه خانواده اش جنوب غربی آفریقا مهاجرت می کنند. وی در آنجا برای امرار معاش از پشم شتران پارچه درست می کرده و به اسم ایرانی "برک" (barak) به فروش می رسانده که پس از پایان جنگ جهانی به شدت مورد استقبال قرار گرفته و به همین خاطر از طرف معاون شهردار واشینگتن دی سی به لس آنجلس دعوت می شود.

پدربزرگ حسین اوباما پس از ورود به خاک آمریکا به همراه خانواده اش در تگزاس رحل اقامت می افکند و به تولید و تجارت برک (در گویش آمریکایی "باراک") می پردازد. اما پس از چندی به خاطر ممنوعیت واردات شتر و پشمش به آمریکا ورشکست شده و بناچار فرزندانش را به مدرسه می فرستد.

پدر باراک، یعنی حسین اوباما پس از طی دوران مدرسه و دانشگاه، تابعیت ایرانی-آمریکایی بدست آورده با یک دختر مسیحی ازدواج کرده و سپس به اصرار خانواده همسر خود به ناچار مذهب اسلامی-مسیحی اختیار می کند اما از انتخاب اسم اسلامی یا ایرانی برای فرزند خود منع می شود. به همین خاطر با انتخاب نام "باراک" که در حقیقت همان لفظ فارسی برک است، و انتقال نام میانی و نام خانوادگی "حسین اوباما" برای پسرش به هویت خود روی فرزندش ادامه می دهد.

بنا براین گزارش، افشای این امر می تواند دردسر بزرگی برای آینده سیاسی اوباما در آمریکا و ایران باشد.

همچنین به گزارش خبرنگار آی طنز نیوز ، دکتر انوشیروان کیهانی زاده ضمن قابل قبول دانستن این فرضیه گفت: از آنجائیکه ثابت شده است تمام آدم های مهم در دنیا اصالت ایرانی دارند اینجانب از ابتدا به ایرانی بودن اوباما مشکوک بودم.

تا کنون اوباما از درک و اظهار نظر مدعیات این تاریخ نگاران معذور بوده است.

اختلاف بر سر احتمال موفقیت اقدام علیه احمدی نژاد در دادگاه لاهه

یک پایگاه خبری مربوط به یهودیان استرالیا نوشت: "کارشناسان حقوق بین الملل در مورد احتمال موفقیت هرگونه اقدام علیه محمود احمدی نژاد رییس جمهوری ایران در دادگاه بین المللی لاهه اختلاف نظر دارند."

به گزارش عصر ایران (asriran.com) پایگاه ای.جی.ان (AJN) در گزارشی با اشاره به اظهارات اخیر نخست وزیر استرالیا در خصوص تلاش کشورش برای اقامه دعوی علیه احمدی نژاد در دادگاه لاهه به خاطر اظهارات ضد اسرائیلی نوشت: "کارشناسان درباره تصمیم دولت اسرالیا مبنی بر بررسی شکایت علیه احمدی نژاد در یک دادگاه بین المللی اختلاف نظر دارند."


پروفسور دونالد روت ول از دانشگاه ملی استرالیا در این باره گفت: "راه هایی وجود دارد که طبق آن می توان احمدی نژاد را در دادگاه لاهه تحت پیگرد قرار داد."


وی که از موافقان کشاندن رییس جمهور ایران به دادگاه لاهه است افزود: "ایران یک امضا کننده «کنوانسیون منع و مجازات نسل کشی» سازمان ملل است و از این رو استرالیا می تواند اقدامات حقوقی خود را بر مبنای «تحریک به نسل کشی» از سوی ایران آغاز کند."


به ادعای مقامات استرالیا اظهارات احمدی نژاد علیه اسرائیل و تهدیدات ضمنی وی درباره نابودی صهیونیزم معادل «تحریک به نسل کشی» از جانب رییس جمهور ایران است.


پروفسور روت ول افزود: "علاوه بر اینکه دادگاه لاهه برای شنیدن شکایات بین ملت ها تاسیس شده می توان یک استدلال حقوقی را در مورد ایران مطرح کرد تا این کشور مسوول اظهارات رهبران سیاسی خود باشد."


در مقابل دکتر آدام مک بت، معاون مرکز حقوق بشر انسانی در دانشگاه موناش استرالیا احتمال موفقیت اقدام علیه احمدی نژاد در دادگاه لاهه را اندک دانست و گفت: "شاید دیوان کیفری بین المللی (ICC) مکان بهتری برای گشودن یک پرونده علیه احمدی نژاد باشد چرا که اگر دادستان ICC این پرونده را قبول کند استرالیا می تواند به جای ایران علیه شخص احمدی نژاد شکایت نماید."


وی افزود: "تلاش های کوین راد، نخست وزیر و مک کللند، دادستان کل برای تحت پیگیرد قرار دادن احمدی نژاد در دادگاه لاهه «بی فایده» است. من گمان می کنم آنها این اقدام را به دلایل سیاسی انجام می دهند."


نخست وزیر استرالیا اخیرا با انتقاد از اظهارات ضد اسرائیلی احمدی نژاد گفت: "کشورش در حال بررسی اقامه دعوی علیه رییس جمهور ایران در دادگاه لاهه است و به همین منظور رابرت مک کللند دادستان کل مشغول مشاورات حقوقی در خصوص احتمال طرح یک شکایت بر ضد احمدی نژاد است."


در همین حال یک سخنگوی مک کللند به پایگاه AJN گفت: "هنوز هیچ چارچوب زمانی برای تصمیم گیری درباره این قضیه تعیین نشده و به علاوه اصلا مشخص نیست که کشورهای دیگر از تصمیم استرالیا در این زمینه حمایت می کنند یا خیر."

متن کامل تازه ترین گزارش البرادعی

فارس: مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در تازه‌ترین گزارش خود به اجرای توافقات پادمان معاهده منع گسترش هسته‌ای "ان‌پی‌تی" و مفاد مرتبط با سه قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل درباره ایران پرداخته و در آن اعلام کرده همه آبشارهای نصب شده توسط ایران تحت نظارت آژانس صورت گرفته است.
    
متن کامل گزارش محمد البرادعی که ساعاتی پیش در میان نمایندگان 35 عضو شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی قرار گرفت به شرح زیر است:

اجرای توافقات پادمان ان‌پی‌تی و مفاد مرتبط با قطعنامه‌های 1737 (2006)، 1747 (2007) و 1803 (2008) شورای امنیت سازمان ملل در جمهوری اسلامی ایران

گزارش مدیر کل

1- مدیر کل آژانس در 22 فوریه 2008 درباره اجرای توافقات پادمان ان‌پی‌تی و مفاد مرتبط با آن در قطعنامه‌های 1737 (2006)، 1747 (2007) شورای امنیت سازمان ملل در جمهوری اسلامی ایران (ایران) ارایه کرد (GOV/2008/4) این گزارش که شامل تحولات مرتبط با آن از آن تاریخ تاکنون به شمار می‌ر‌ود به شورای حکام آژانس و شورای امنیت که در قطعنامه 1803 (2008) خود به تاریخ 3 مارس 2008 از مدیر کل خواسته گزارش‌ دیگری درباره این موضوع طی 90 روز ارایه کند، ارایه شده است.

A- فعالیت‌های کنونی مربوط به غنی‌سازی

2- ایران از زمان گزارش قبلی تاکنون به کار واحد IR-1 اولیه حاوی 3 هزار دستگاه در مرکز غنی‌سازی سوخت (FEP) ادامه داده است. کار نصب در چهار واحد دیگر نیز ادامه داشته است. در 7 ماه می 2008،‌ به دو آبشار 164 دستگاهی (IR-1) در یکی از این چهار واحد گاز UF6 تزریق شد و آبشاری دیگر در همین واحد بدون ترزیق گاز UF6 در شرایط خلاء قرار گرفت. نصب 15 آبشار در ‌آن واحد ادامه دارد. همه مواد هسته‌ای در مرکز غنی‌سازی سوخت بعلاوه آبشارهای نصب شده تحت محدودیت‌ها و نظارت آژانس قرار دارد. از زمان فهرست برداری فیزیکی (PIT) در 12 دسامبر 2007 و 6 می 2008، دو هزار و 300 کیلوگرم گاز UF6 به آبشار‌های در حال کار تزریق شدند. این مقدار، جمع کل مقدار گاز UF6 تزریق شده به آبشارها از زمان عملیات در فوریه 2007 به 3 هزار و 970 کیلوگرم رسیده است.

3- ایران در 10 آوریل 2008 درباره طرح‌های خود برای نصب نسل جدید سانتریفیوژهای غیرحساس (IR-3) در مرکز ‌غنی‌سازی سوخت آزمایشی (PFEP) به اطلاع آژانس رساند. آژانس در 19 آوریل 2008،‌ تایید کرد که دو سانتریفیوژ از نوع IR-3 در مرکز PFEP نصب شده است. در فوریه 2008، بازرسان آژانس یادآور شدند که ایران همچنین 20 سانتریفیوژ از نوع IR-1 را که در یک آبشار 20 دستگاهی کار می‌کردند را به مدت زمانی کوتاهی به مرکز غنی‌سازی سوخت آ‌زمایشی منتقل کرده و بعد از آن این دستگاه ها از آن مرکز جابجا شدند.

4- ایران بین 28 ژانویه و 16 ماه می 2008 حدوداً در کل 19 کیلوگرم گاز UF6 به آبشار 20 دستگاهی، تنها واحد متشکل از دستگاه های از نوع IR-2، آبشار 10 دستگاهی از نوع IR-2 و یک دستگاه تکی از سانتریفیوژ نوع IR-3 در مرکز غنی‌سازی سوخت آزمایشی ترزیق کرده است. همه مواد در این مرکز PFEP، بعلاوه منطقه آبشاری تحت محدودیت‌ها و نظارت آژانس قرار دارند.

5- نتایج نمونه‌های گرفته شده در مرکز غنی‌سازی سوخت FEP و مرکز PFEP نشان می دهد که این مراکز همانگونه که اظهار شده بود به فعالیت پرداخته‌اند. نمونه‌ها نشان دهنده اورانیوم با غنای پایین (تا 4 درصد از نوع ایزوتوپ U-235)،‌ اورانیوم طبیعی و مواد اورانیوم تهی‌شده (کمتر از 4 دهم درصد از اورانیوم U-235) بودند. ایران سطح غنی‌سازی در مرکز غنی‌سازی سوخت را تا 7/4 درصد U-235 اعلام کرده بود. از مارس 2007، ‌چهارده بازرسی‌ سرزده انجام شد.

B- فعالیت‌های بازفرآوری

6- آژانس به نظارت بر استفاده و ساخت سلول‌های در راکتور تحقیقاتی تهران (TRR)،‌ تاسیسات تولید رادیوایزوتوپ‌های "ژنون" و "یدین"،‌ "مولی‌بدنیوم" موسوم به تاسیسات "MIX" و راکتور تحقیقات هسته‌ای ایران (IR-40) ، با وجود بازرسی‌ها و راستی‌آزمایی مربوط به اطلاعات مربوط به طراحی، ادامه داده است. نشانه‌ای دال بر فعالیت‌های مربوط به بازفرآوری در این تاسیسات مشاهده نشده است. ضمن این که ایران عنوان کرده فعالیت‌های تحقیق و توسعه (R&D) در این کشور در جریان نیست آژانس این امر را تنها در سه تاسیسات مورد تایید قرار می‌دهد چرا که تدابیر مربوط به پروتکل الحاقی در اختیار نبوده است.

c- راکتور ‌آب سنگین و پروژه‌های مربوطه

7- آژانس در 13 ماه می 2008 اقدام به راستی‌آزمایی اطلاعات مربوط به طراحی در راکتور تحقیقات هسته‌ای ایران (IR-40) کرده و عنوان کرد که عملیات عمرانی در این تاسیسات ادامه دارد. آژانس با استفاده از تصاویر ماهواره‌ای به نظارت خود بر وضعیت مرکز تولید ‌آب‌ سنگین ایران ادامه داد.

8- آژانس در 10 ماه می 2008، راستی‌آزمایی اطلاعات مربوط به طراحی را در مرکز تولید سوخت (FMP) انجام داد. اگر چه روند تولید گلوله‌ها برای سوخت راکتور آ‌ب‌سنگین تقریباً‌ کامل شده است و برخی از گلوله‌های ‌آزمایشی تولید شده‌اند، تولید میله های سوختی و روند‌های سوار کردن سوخت هنوز فاقد تجهیزات اساسی است.
دیگر موضوعات عملی

D-1 تبدیل اورانیوم

9- از سوم فوریه 2008 تا 12 می 2008 تقریباً 11 تن اورانیوم به شکل UF6 تولید شد. مقدار کل اورانیوم به این شکل که در تأسیسات تبدیل اورانیوم از مارس 2004 تولید شد به 320 تن رسیده که تمام روند تولید این میزان تحت نظارت آژانس بوده است. ایران اظهار داشت که فعالیت‌های تحقیق و توسعه مرتبط با تبدیل اورانیوم را در اصفهان انجام نمی‌دهد.

D-2 اطلاعات طراحی

10- آژانس در 30 مارس 2007 از ایران خواست که تصمیم خود درباره تعلیق اجرای متن اصلاح‌شده بخش عمومی ترتیبات فرعی خود کد 3/1 را بازنگری کند اما پیشرفتی در این خصوص حاصل نشده است.
11- ایران در مارس و آوریل 2008 اطلاعات اصلاح‌شده طراحی برای FEP و PFEP را ارائه داد که نشان می‌داد سانتریفیوژها در واحد 18 آبشاری (A26) جدید در FEP نصب می‌شود و این که انواع جدید سانتریفیوژهای IR-2 و IR-3 در PFEP نصب خواهد شد. این تغییرات چشمگیر هستند و در این حد باید با آژانس مذاکره می‌شد زیرا بر اساس کد 3/1 بخش عمومی ترتیبات فرعی، 60 روز پیش از اصلاحاتی که قرار بود کامل شوند، بود. این آژانس می‌تواند اطمینان دهد که تمامی اقدامات حفاظتی لازم از جمله بازدارندگی و نظارت پیش از این که UF6 در سانتریفیوژهای جدیداً نصب شده به کار رود، انجام شد.

D-3 دیگر موضوعات

12- تمامی محموله‌های سوخت که از روسیه برای استفاده در نیروگاه هسته‌ای بوشهر وارد شد از فوریه 2008 تحت مهر و موم کامل آژانس قرار دارند.
13- آژانس در دوم آوریل 2008 از ایران خواست برای شفاف‌سازی به این نهاد دسترسی به مکان‌های بیشتر را که با ساخت سانتریفیوژها، تحقیق و توسعه در زمینه غنی‌سازی اورانیوم، استخراج معدن اورانیوم و تهیه آن در ارتباط هستند، فراهم سازد. ایران تا این زمان با این درخواست آژانس موافقت نکرده است.

E- ابعاد نظامی احتمالی

14- علاوه بر اجرای پروتکل الحاقی ایران، برای این که آژانس بتواند تا با توجه به غیبت مواد و فعالیت‌های هسته‌ای اعلام نشده در این کشور تضمین‌های لازم را ارائه دهد، تهران باید پرسش‌های مرتبط با مطالعات ادعایی را پاسخ دهد، اطلاعات بیشتر درباره شرایط دستیابی به مدرک فلز اورانیوم را ارائه دهد، تهیه و فعالیت‌های توسعه و تحقیق نظامی موسسات و شرکت‌های مرتبطی را که می‌توانند با برنامه هسته‌ای ارتباط داشته باشند، شفاف‌سازی کند، و همچنین تولید تجهیزات و قطعات هسته‌ای توسط شرکت‌های متعلق به صنایع دفاعی را توضیح دهد.

15- طی نشست 21 تا 22 آوریل 2008 در تهران، ایران با پاسخگویی به مطالعات ادعایی،تهیه و فعالیت‌های توسعه و تحقیق نظامی موسسات و شرکت‌های مرتبط و همچنین پرسش‌هایی که در نامه‌های هشتم و دوازدهم فوریه 2008 آژانس موافقت کرد. آژانس در نهم می درخواستی برای شفاف‌سازی‌های بیشتر در خصوص ماهیت برنامه هسته‌ای ایران ارائه کرد. ایران نیز پاسخ به این پرسش‌ها را در 23 می 2008 ارائه داد که هم‌اکنون توسط آژانس مورد بررسی قرار دارد.

16- در نشست‌های بعدی تهران در 28 تا 30 آوریل و 13 تا 14 می 2008 نیز آژانس برای بررسی ایران، اطلاعات مربوط به مطالعات ادعایی درباره پروژه نمک سبز، آزمایش مواد منفجره با حساسیت بالا و پروژه پوشش کلاهک موشکی را ارائه کرد. این اطلاعات شامل این مواردی می‌شد که ایران در فوریه 2008 از بررسی آن امتناع کرده بود. این اطلاعات که از سوی چند کشور عضو به آژانس ارائه شده بود، به نظر می‌رسد از چند منبع در دوره‌های زمانی متفاوت جمع‌آوری شده و به طور کلی نامتناقض است. آژانس بیشتر این اطلاعات را تنها به شکل الکترونیکی به دست آورده است و مجاز به ارائه کپی به ایران نبود.

17- یک مورد از مطالعات ادعایی به تبدیل اورانیوم دی‌اکسید به UF4 است که به عنوان نمک سبز معروف شده است. مورد دوم نیز به توسعه و آزمایش تجهیزات آتش‌زا با ولتاژ بالا و سیم‌های ارتباطی انفجاری، آتش‌زن هم‌زمان چند چاشنی سیم انفجاری، ترتیبات آزمایشی زیرزمینی و آزمایش دست کم یک سیستم شوک انفجاری، تبدیلی و فضایی کامل که می‌تواند برای انفجار دستگاه هسته‌ای کاربرد داشته باشد، مربوط می‌شد. همچنین مورد سوم مطالعات ادعایی به توسعه بازسازی طرح هسته‌ داخلی کلاهک پوششی موشک شهاب 3 برای تطبیق دادن با کلاهک هسته‌ای ارتباط داشت.

18- ایران در 14 می 2008 برآورد کلی خود را از اطلاعات ارائه شده از سوی آژانس تهیه کرد. ایران اظهار داشت که این مدارک نشان نمی‌دهد که جمهوری اسلامی در زمینه سلاح اتمی کار می‌کرده است. ایران همچنین گزارش داد که این مدارک صحت ندارند و ساختگی هستند. ایران بحث نکرد که بخشی از این اطلاعات در مدارک دقیق وجود داشت اما گفت که این فعالیت‌ها به کاربردهای نظامی متعارف مربوط می‌شد. ایران اعلام کرد که این مدارک شامل موارد نادرست بسیاری است و بسیاری دیگر بر اساس اطلاعات روزمره بنا شده‌ است. ایران همچنین اظهار داشت که جمهوری اسلامی برنامه تولید سلاح اتمی نداشت و نخواهد داشت.

19- بر اساس این مدارک که نشان می‌دهد ایران برای توسعه قابلیت اضافی برای تبدیل دی‌اکسید اورانیوم ‌به UF4 (نمک سبز) فعالیت می‌کرد. ایران گفت که هیچ تصمیمی برای اجرای چنین پروژه‌ای نداشت و این فن‌آوری را برای UCF لازم دارد.

20-ایران درباره فعالیت ادعایی برای طراحی و ساخت یک چاشنی سیم انتقال انفجاری و آتش‌زنه مناسب با چاشنی اعلام کرد که آزمایش هم‌زمان با دو تا سه چاشنی را با دقت زمانی حدود یک میلیونیوم ثانیه انجام داد. اما ایران گفت که این آزمایش برای کاربردهای نظامی متعارف و همچنین غیرنظامی انجام شد.

21- ایران درباره مدارک مرتبط با ارتباطات درون سازمانی میان پروژه نمک سبز و پروژه اصلاح موشک شهاب 3 برای حمل کلاهک هسته‌ای اظهار داشت، از آنجا که این مدارک از سوی آژانس نشان داده نشد، نمی‌تواند در این باره اظهارنظر کند. هرچند این مدارک به آژانس نشان داده شده بود که به این نتیجه‌گیر منجر شد، متأسفانه در جایگاهی نبود که به ایران نشان دهد.

22- در خصوص شش گزارش فنی مرتبط با تلاش‌هایی برای طراحی کلاهک پوششی محفظه حمل موشک شهاب 3، ایران پاسخ داد که این فایل‌های الکترونیکی به راحتی قابل دستبرد و تحریف هستند. همچنین اظهار داشت که این مدارک کامل نیستند و ساختار این گزارش متفاوت است که تردیدهای جدی به صحت و سقم آن وجود دارد.
23- آژانس هم‌اکنون به تخمین اطلاعات و توضیحات ایران می‌پردازد. ایران در این مرحله تمامی اطلاعات لازم آژانس را ارائه نکرده است و دسترسی به مدارک و اشخاص لازم برای تأیید بیانیه‌های ایران در دست نیست. در راستای تبادل‌نظر در 14 می 2008، آژانس بر این عقیده است که ایران اطلاعات مضاعف به ویژه درباره مواد منفجره با حساسیت بالا و فعالیت‌های مرتبط با آزمایش موشک در اختیار دارد که می‌تواند ماهیت این مطالعات ادعایی را روشن‌تر کند و این کشور باید آنها را به آژانس ارائه دهد.
24. باید خاطر نشان کرد که آژانس هیچ اطلاعاتی - به جز سند فلز اورانیوم- درباره طرح واقعی یا تولید اجزای مواد هسته‌ای تسلیحات هسته‌ای یا اجزای کلیدی مشخص دیگر از قبیل چاشنی‌ها یا مطالعات فیزیک هسته‌ای مرتبط توسط ایران در اختیار ندارد. با نظر به سند فلز اورانیوم پیدا شده در ایران، پاکستان، در پاسخ به درخواست آژانس (GOV/2007/58 پاراگراف 25)، تایید کرده است که سندی مشابه در پاکستان وجود دارد.

25. از آنجایی که آژانس هیچگونه فعالیت هسته‌ای را در کلاهدوز یا پارچین نیافته است (GOV/2003/75 پاراگراف 10, GOV/2005/67 پاراگراف41, GOV/2005/87 پاراگراف46, 2006/15 پاراگراف 32)، نقش موسسات نظامی مرتبط از قبیل مرکز مطالعات فیزیک، موسسه فیزیک کاربردی، و موسسه تحقیق آموزش و کارکنان آنها نیاز به شناسایی بیشتری دارند، همچنین با نظر به اینکه عناصر اصلی اجزای سانتریفیوژها در کارگاه سازمان صنایع دفاع تولید می‌شوند( GOV/2004/11 پاراگراف37 و GOV/2004/34 پاراگراف22). آژانس همچنین خواستار روشن شدن دلایل دخالت و درگیری موسسات نظامی مرتبط، در پشتیبانی از برنامه هسته‌ای است.

F. خلاصه

26. آژانس قادر بوده است تا عدم انحراف در مواد هسته‌ای اعلام شده از سوی ایران را تایید کند. ایران به بازرسان آژانس اجازه دسترسی به مواد هسته‌ای اعلام شده را داده و گزارش‌های بررسی مواد هسته‌ای را در رابطه با فعالیت‌ها و مواد هسته‌ای اعلام شده، در اختیار آژانس قرار داده است. اما ایران متن اصلاح شده قسمت کلی ترتیبات فرعی، کد 3.1 را درباره تهیه اولیه اطلاعات طراحی، اجرایی نکرده است.

27. مطالعات ادعایی درباره پروژه نمک سبز، آزمایش مواد با قابلیت انفجار بالا و پروژه دستگاه حمل کلاهک موشکی هنوز جزء موارد نگران کننده باقی مانده‌اند. شفاف‌سازی این موارد برای ارزیابی ماهیت برنامه هسته‌ای ایران در گذشته و حال ضروری است. ایران توافق کرده‌ است تا درباره مطالعات ادعایی توضیحاتی ارائه کند. اما این کشور هنوز تاکید می‌کند که ادعاهای مطرح شده بی اساس و ساختگی هستند.

28. ارزیابی کلی آژانس از ماهیت برنامه هسته‌ای ایران، در میان موارد دیگر، نیازمند تشخیص نقش سند فلز اورانیوم و توضیحات ایران درباره پشتیبانی برخی موسسات نظامی مرتبط از برنامه هسته‌ای که جزء مسائل باقیمانده هستند، است. ایران باید توضیحات واقعی را در دفاع از اظهاراتش درباره مطالعات ادعایی و سایر اطلاعات درباره انحراف نظامی احتمالی ارائه کند. پاسخ‌های ایران به نامه آژانس مورخه 9 می 2008 تا تاریخ 23 می 2008 توسط آژانس دریافت نشده بود و هنوز مورد ارزیابی آژانس قرار نگرفته است. ایران باید اطلاعات، توضیحات و دسترسی درخواستی آژانس که در این گزارش مطرح شده را بدون تاخیر بیشتر فراهم کند. این نکته نیز باید مورد تاکید قرار گیرد که آژانس هیچگونه استفاده از مواد هسته‌ای در رابطه با مطالعات ادعایی نیافته است.

29. ایران بر خلاف تصمیمات شورای امنیت سازمان ملل، فعالیت غنی سازی مرتبط خود را متوقف نکرده است و به عملیات غنی سازی در مرکز غنی سازی سوخت آزمایشی و مرکز غنی‌سازی سوخت و نصب دو آبشار جدید و نسل جدید سانتریفیوژها برای اهداف آزمایشی ادامه داده است. ایران همچنین به ساخت راکتور IR-40 ادامه داده است.

30. مدیر کل آژانس از ایران می‌خواهد تا تمام اقدامات لازم برای اعتمادسازی درباره ماهیت برنامه‌ هسته‌ای خود، شامل پروتکل الحاقی را در سریعترین زمان ممکن اجرایی کند.

31. مدیر کل آژانس به طور مقتضی به ارائه گزارش ادامه خواهد داد.
A. اسناد ارائه شده به ایران در ارتباط با مطالعات ادعایی

A.1. پروژه نمک سبز

مدرک 1 : یک برگه بدون تاریخ یک صفحه‌ای که به طور آشکارا از شرکت کیمیا معدن (KM) تهیه شده است روند تبدیل UO2 به UF4 با حجم 1 تن در سال از UF4 را نشان می‌دهد. این مدرک با عنوان "نمودار جریان روند- تولید نمک سبز در حد آزمایش" است و کلمات "گروه کیمیا معدن" و پروژه5/13 روی آن نوشته شده است و شامل شرح کامل تجهیزات و اطلاعات موازنه مواد است.

مدرک 2: یک نامه یک صفحه‌ای با شرح و تفسیر نوشته شده در ماه می 2003 به زبان فارسی، از یک شرکت مهندسی به کیمیا معدن( KM) که در آن خواستار دستورالعمل تهیه یک سیستم کنترل کننده قابل برنامه ریزی منطقی (PLC) شده است.

A.2. آزمایش مواد با قابلبت بالای انفجاری

مدرک 1: تجزیه و تحلیل و مرور نتایج آزمایش چاشنی سیم انتقالی انفجار (EBW)، به تاریخ ژانویه تا فوریه 2004، شامل 11 صفحه گزارش به فارسی درباره کار انجام شده در پروژه 3.12 برای طراحی و ساخت یک چاشنی EBW و یک واحد متناسب با آتش چاشنی به ضمیمه آزمایش 500 چاشنی EBW.

مدرک 2: یک مدرک بدون تاریخ یک صفحه‌ای به زبان فارسی حاوی متن و نمودار ط‌رح‌ کلی‌ برای ترتیبات آزمایش زیرزمینی. این نمودار یک تونل 400 متری که در10 کیلومتری نقطه آتش قرار دارد را نشان می‌دهد و مکان سیستم‌های الکترونیکی متعددی مثل یک واحد کنترل و یک ژنراتور برق پر قدرت را نشان نیز می‌دهد.

مدرک 3: یک مدرک 5 صفحه‌ای به زبان انگلیسی که در آن آزمایش سیستم چندگانه راه‌انداز چندنقطه‌ای برای منفجر کردن مقدار قابل توجهی از مواد انفجاری با حساسیت بالا نیم کره‌ای شکل و برای نظارت بر گسترش موج انفجار، در انفجار با حساسیت بالا، با استفاده از تعداد زیادی از برنامه‌های تشخیصی شرح داده شده است.

A.3. دستگاه پوشش کلاهک موشک (re-entry)

مدرک 1 : یک نامه یک صفحه‌ای به زبان فارسی به تاریخ 3 مارس 2003 از فخری‌زاده به مدیریت گروه صنعتی شهید همت (SHIG)، عطف به " طرح آماد " و با هدف کمک به انتقال سریع داده‌ها در پروژه 111.

مدرک 2 : یک نامه یک صفحه‌ای به زبان فارسی به تاریخ 14 مارس 2004 از یک مقام پروژه 110 به دکتر کامران با توصیه به وی به در نظر گرفتن عقیده ناظران پروژه بر اساس گزارش مرتبط با "گروه E1" (بخشی از پروژه 111).

مدرک 3: یک مدرک یک صفحه‌ای بدون تاریخ به زبان فارسی از دفتر پروژه 111 به مهندس فخری‌زاده رئیس طرح آماد، عطف به نشست 28 اگوست 2002 و ارسال گزارش پیشرفت پروژه 111 به مقامات یکی از وزارتخانه‌ها.

مدرک 4 : یک مدرک 14 صفحه‌ای به زبان فارسی به تاریخ فوریه و مارس 2003 با تیتر "آموزش مقدماتی مستندات"، که هم در متن اصلی و هم در کپی نسخه تقدیمی ارائه شده، شرح می‌دهد که "روش شناسی باید با تولید و مدیریت اسناد و گزارش‌های تکنیکی مطابقت داشته باشد.

مدرک 5- مدرک سه صفحه‌ای یک نامه اجمالی به فارسی مورخ 11 ژوئن 2002 از سوی م. فخری‌زاده به مجری پروژه درخواست گزارشات ماهانه را در بر می‌گیرد که در بیست و پنجم همان ماه با فرمتی خاص تهیه شد، را شامل می‌شد.

مدرک 6- مدرک پنج صفحه‌ای بدون تاریخ به فارسی از دفتر ارکید به مدیریت طراحی فعالیت‌های خاص پروژه 111 گروه‌های E1-E6 و معاون رئیس E خلاصه شده است.

مدرک 7- مدرک متشکل از چهار توضیح به فارسی که دیدگاهی از پروژه 111 از همان زمان پیش از دسامبر 2002 تا ژانویه 2004 ارائه می‌دهد. این مدارک موارد متنوعی از تلاش یک نهاد نامشخص برای توسعه و ساخت کلاهک پوششی موشک شهاب 3 قابل ایجاد ظرفیت جدید برای سیستم این موشک را شامل می‌شود. این مدرک همچنین یک فیلم کوتاه درباره مونتاژ محفظه کلاهک را نشان می‌دهد.

مدرک 8- دستورالعمل‌هایی برای مونتاژ بخش‌های این محفظه، مونتاژ ظرفیت داخلی این محفظه، مونتاژ محفظه برای کلاهک شهاب 3 شامل 18 صفحه به فارسی است که در دسامبر 2003 و ژانویه 2004 توسط گروه E6 پروژه 111 تولید شد.

مدرک 9- "سیستم کنترل مواد منفجره و گزارش ساخت و طراحی" مدرکی 48 صفحه‌ای به فارسی است که به تاریخ دسامبر 2003 تا ژانویه 2004 بازمی‌گردد و توسط پروژه 111 تولید شد.

مدرک 10- "مونتاژ و راهنمایی‌های اجرایی برای سیستم کنترل مواد منفجره"، مدرکی 17 صفحه‌ای به فارسی است که به تاریخ دسامبر 2003 تا ژانویه 2004 بازمی‌گردد و توسط گروه‌های E2 , E3 از پروژه 111 تولید شد.

مدرک 11- "طراحی و ساخت سیستم کنترل مواد منفجره"، مدرکی 29 صفحه‌ای به فارسی است که به تاریخ دسامبر 2003 تا ژانویه 2004 بازمی‌گردد و توسط گروههای E2 , E3 از پروژه 111 ساخته شد.

مدرک 12- "شبیه‌سازی عنصر محدود و تحلیل فعال ناپایدار از ساختار کلاهک"، مدرکی 39 صفحه‌ای است که به تاریخ فوریه تا مارس 2003 بازمی‌گردد و توسط گروه E5 از پروژه 111 تولید شد.

مدرک 13- "اجرای نیازهای مشخصات گروهی کلاهک موشک شهاب 3 با ظرفیت جدید و با استفاده از شیوه بهینه‌سازی غیرخطی"، مدرکی 36 صفحه‌ای به فارسی است که به تاریخ مارس تا آوریل 2003 بازمی‌گردد که توسط گروه E4 از پروژه 111 تولید شد.

B- دیگر پرسش‌ها

B1- پرسش‌های پاسخ داده شده در نامه‌های آژانس در هشتم و دوازدهم فوریه 2008

1- آژانس درباره دخالت احتمالی یک عضو موسسه فیزیک کاربردی در فعالیت ایران بر سر چاشنی‌های سیم انتقال انفجاری، تلاش این شخص برای تهیه طیف‌سنج گاما برای سوراخ HP و تلاش ایران برای تهیه شکافت‌های جرقه‌ای توسط یک نفر دیگر از این کشور سئوال پرسید. ایران اظهار داشت که این شخص در فعالیت مربوط به سیم‌های انتقال انفجار دخالت نداشت و درخواست تهیه برای ثبت در وزارت نفت بود. ایران تلاش‌های ادعایی برای تهیه شکافت‌های جرقه‌ای توسط یک نفر دیگر را رد کرد. آژانس به بررسی اطلاعات ارائه‌شده از سوی ایران ادامه می‌دهد.

2- آژانس همچنین از ایران خواست تا در خصوص برنامه موسوم به پروژه 4 را که به غنی‌سازی احتمالی اورانیوم مربوط می‌شود، شفاف‌سازی شود. ایران اظهارات گذشته خود را تکرار کرد مبنی بر این که هرگز پروژه 4 وجود ندارد و برنامه غنی‌سازی اورانیوم در ایران نیست مگر این که توسط سازمان انرژی اتمی ایران انجام شود. این آژانس به بررسی اطلاعات ارائه شده از سوی ایران در این خصوص ادامه می‌دهد.

3- آژانس درباره پروژه‌های زیر سوال کرده است: "پروژه 5/11/1"، کارخانه بندرعباس در جنوب ایران، "پروژه 5/11/2" تبدیل کیک زرد به گاز UF6 و "پروژه 5/11/5"، تحقیق و توسعه درباره معدن و استخراج. ایران وجود این پروژه‌ها را انکار کرده است. آژانس به ارزیابی اطلاعات ارایه شده از سوی ایران ادامه می‌دهد.

4- آژانس از ایران خواسته که درباره اهداف سفرهایی که در 1998 الی 2001 به خارج از کشور توسط آقای "فخری‌زاده" و دیگر افرادی که در برنامه هسته‌ای ایران دخیل بوده‌اند، توضیحات لازم را ارایه کند و افراد،‌شرکت‌ها و نهادهایی را که این نشست‌ها با آنها برگزار شد، مشخص کند. ایران اعتراف کرده که این دیدارها صورت گرفته‌‌‌اند اما عنوان کرده که هیچ یک از آنها به فعالیت‌های هسته‌ای از جمله غنی‌سازی اورانیوم ارتباطی نداشته و جزئیاتی ارایه نکرد. آژانس در 14 ماه می بار دیگر درخواست خود را برای پاسخ‌های جزئی بیشتر تکرار کرد.

5- ایران در پاسخ به درخواست‌های آ‌ژانس این امر را رد کرد که تلاش‌هایی برای تامین منابع نوترونی در سال 2003 انجام داده است. ایران همچنین این امر را رد کرده است که در سال 1997 تلاشی برای کسب گذراندن دوره‌های آموزشی محاسبات نوترونی، جداسازی غنی‌سازی / ایزوتوپ، نرم‌افزارهای مخصوص فشارهای بالا، منابع نوترونی و موشک های بالستیک انجام داده است (GOV/2008/4، پاراگراف 40). آژانس همچنین درخواست کرد تا ایران دلایل لازم را درباره درج درخواست اینترنتی برای سابقه کاری دانشمندی که در زمینه معادله "تیلور- سدوف" برای استنتاج تشعشع انفجار توپ هسته‌ای کارآمد باشد را در کنار تصاویری از آزمایش ترینیتی در سال 1945 ارایه کند. ایران عنوان کرده است که این دانشمند بر تحلیل ابعاد و اندازه کار فعالیت می‌کرده و منابع مربوط به سابقه کاری وی در دسترس عموم است. آژانس اجازه نیافت تا به افراد مرتبط با این موضوعات دسترسی داشته باشد ولی همچنان به ارزیابی اطلاعات ارایه شده از سوی ایران ادامه می‌دهد.

B-2- سوالاتی که در نامه 9 می 2008 آژانس مطرح شد

6- آژانس از ایران خواست که توضیحات اضافی درباره برنامه هسته‌ای ایران را ارایه کند. سوالات مربوطه به شرح زیر بودند.

(a) اطلاعاتی درباره نشست‌هایی که در سال 1984 در سطح مقامات عالیرتبه ایران برای احیای برنامه هسته‌ای پیش از انقلاب انجام شد.

(b) اطلاعاتی درباره نامه‌ای که توسط رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در سپتامبر 2006 منتشر شد که در آن به امکان دستیابی به سلاح هسته‌‌ای اشاره شده است.
(c) تلاش‌‌های رئیس پیشین مرکز تحقیقات فیزیک PHRC و گروه صنعتی شهید همت برای دستیابی به اقلام خاص با کاربرد هسته‌ای و دو منظوره برای دانشگاه فنی و سازمان انرژی اتمی ایران AEOI صورت گرفت (GOV/2008/4 پاراگراف 18).
(D) حدود و دامنه سفری که توسط مقامات سازمان انرژی اتمی ایران به تاسیسات هسته‌ای پاکستان در سال 1987 انجام شد.

(e) اطلاعاتی درباره نشست‌هایی که میان مقامات ایران و اعضای شبکه تهیه و تامین در سال 1993 در دبی صورت گرفت.

(f) نقش کمیته مرکزی انقلاب اسلامی در مبادلاتی که با آن شبکه تامین مواد در سال 1989 انجام شد.

(g) این که این طرح‌های پیرو وجود داشته‌اند یا الان نیز وجود دارند، اهداف آنها، وضعیت کنونی و نهادهای درگیر: پروژه 8/4، پروژه 3.14، پروژه 8، پروژه 13 (پروژه44)، گروه 14، پروژه 10، پروژه 19 و پروژه 159.

(h) اسناد اثبات کننده درباره ترتیب میله‌ها و صفحه‌های آلومینیوم که در تاریخ 27 ژانویه 2006 به آژانس ارائه شدند (GOV/2006/15, پاراگراف 37).

(i) ماهیت، اهداف مورد نظر و کاربرد تجهیزات پایش پرتوافشانی که یکی از کارکنان موسسه فیزیک کاربردی برای بدست آوردن آن تلاش کرد.

(j) اطلاعات درباره هدف کار انجام شده توسط شرکت پیشگام در سال 2000 مربوط به طرح فرایند PUREX برای سازمان انرژی اتمی ایران.

(k) توافقنامه‌ای که، طبق اطلاعات منابع آزاد، در 21 ژانویه 1990 توسط وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح برای ساخت یک رآکتور 27 مگاواتی در اصفهان امضا شد.

رژیم صهیونیستی در آینده نزدیک از قدس عقب نشینی خواهد کرد

وزیر امور خارجه ایران گفت : رژیم صهیونیستی اکنون در جایگاهی نیست که برای عقب نشنی از سرزمینهای اشغالی شرط تعیین کند.
به گزارش شبکه خبر ، منوچهر متکی در مصاحبه با خبرنگاران در لبنان افزود : اکنون شمارش معکوس برای عقب نشینی رژیم صهیونیستی از بلندیهای جولان ، مزارع شبعا و نوار غزه آغاز شده است و در آینده ای نزدیک شاهد عقب نشنی این رژیم از قدس اشغالی خواهیم بود.

وی با تاکید بر آزادی همه اسرای لبنانی و فلسطینی دربند رژیم صهیونیستی گفت : خالد مشعل اخیرا اعلام کرد ، 10 هزار زندانی فلسطینی در بازداشتگاههای این رژیم وجود دارد ؛ من برای مجامع بین المللی مدافع حقوق بشر متاسفم ، آنها تاکنون با کدام یک از این اسیران ملاقات کرده اند.

وزیر امور خارجه ایران با اشاره به دیپلماتهای ربوده شده ایرانی در لبنان افزود : این جنایت رژیم صهیونیستی برگ ننگین دیگری از ددمنشی های این رژیم است.

متکی با اشاره به موضع ایران در برابر حل بحران لبنان گفت : ایران از اجماع لبنانی حمایت می کند و در دو سال قبل ایران بر دخالت نکردن دیگران در امور داخلی لبنان تاکید کرده است.

وی افزود : پیش از تشکیل نشست دوحه ما از راه وزیر امور خارجه قطر در جریان قرار گرفتیم و سعی کردیم تا موضع روشن خود را در ترغیب قطر برای نهایی کردن موضع بکار بگیریم.

وزیر امور خارجه کشورمان اظهار داشت : انتخاب میشل سلیمان با رای قوی نمایندگان ، نخستین میوه درخت توافق گروههای سیاسی لبنانی بود تا مراحل بعدی توافق یعنی تشکیل کابینه و تدوین قانون انتخابات به انجام برسد.

متکی گفت : موقعیت آمریکا در منطقه به شدت لطمه دیده است و آنها باید سیاستهای خود را اصلاح کنند.

وی تاکید کرد : آمریکایی ها عادت کرده اند فقط حرف بزنند و دیگران گوش کنند ، اما آنها بایدگوش کردن را نیز بیاموزند.

گاف جالب آموزش و پرورش مازندران

روابط عمومی سازمان آموزش و پرورش مازندران اعلام کرد: «زنگ مقاومت در مدارس شهرستان آمل نواخته شد».

به گزارش سرویس اجتماعی آفتاب، در این خبر تاکید شده است همزمان با روز ملی مقاومت، ایثار و پیروزی، زنگ مقاومت و پایداری در بیش از 300 واحد آموزشی شهرستان آمل نواخته شد.

شایان ذکر است سوم خردادماه سال 87 جمعه بوده و در نتیجه در این روز دانش‌آموزی در مدارس سراسر کشور حضور نداشته‌است.

گفتنی است امتحانات دانش آموزان مازندرانی از اول خردادماه امسال آغاز شده و مشخص است که در ایام امتحانات دانش آموزان فقط برای شرکت در امتحان به مدرسه آمده و بعد از امتحان نیز راهی خانه ها خواهند شد.

متن کامل سخنان مهم سید حسن نصرالله

سید حسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله در سخنانی به مناسبت هشتمین سالگرد عید مقاومت و آزادسازی ضمن استقبال از انتخاب میشل سلیمان به عنوان رییس‌جمهور، وعده داد که اپوزیسیون بیشترین همکاری را برای تشکیل دولت جدید خواهد کرد.

به گزارش پرس.تی.وی ـ بیروت، متن کامل سخنرانی سید حسن نصرالله به مناسبت هشتمین سالگرد پیروزی مقاومت و عقب‌نشینی اسراییل از جنوب لبنان به شرح زیر است:

در ابتدا به روح پاک شهدای مقاومت و تمامی شهدای میهن و عباس موسوی، سید شهدای مقاومت اسلامی و شیخ راغب حرب، شیخ شهدای مقاومت، روح حاج عماد مغنیه برادر عزیزمان که جایش امروز میان ما خالی است احترام می‌گذاریم.

به همه شما در هشتمین عید مقاومت و آزادسازی خوشامد می‌گویم. شما که بار دیگر میدان‌ها را پر کرده‌اید و بار دیگر حقیقت خود را ثابت کرده‌اید که پاک‌ترین و شرافتمندترین مردم هستید.

وعده یاری خدا، وعده‌ای پایدار و دائمی است که اراده خود را بر قدرت گرفتن مستضعفان در زمین قرار داده و تقدیر او شکست فرعون و تمامی اعوان و انصار او است.

برادران و خواهران،

هشتمین عید ما، عید پیروزی مقاومت و مردم و کشور است که امسال با شصتمین سالگرد «نکبت فلسطین» و برپایی کیان غاصب اسراییل مصادف است. این تاریخ همچنین با سی‌امین سالگرد حمله اسراییل به جنوب لبنان در سال 1982 و برپایی نوار مرزی اشغالی مصادف است. این مناسبت در حقیقت مناسبتی برای تجربه‌اندوزی در سطح لبنان و جهان اسلام و عرب است.

من بدون مقدمه وارد موضوع می‌شوم؛ چرا که موضوعات زیادی برای صحبت داریم. از لبنان و مساله مقاومت شروع می‌کنم.
مقاومت نمادی از استراتژی در دو زمینه را نشان داد. استراتژی آزادسازی و اخراج اشغالگر و استراتژی دفاع از میهن و ملت در مواجهه با تجاوز و تهدید. این دو استراتژی و دو دیدگاه در آزادسازی و دفاع مطرح است و این رسالت و پیام عید امروز ما به لبنان و جهان عرب و اسلام است. این رسالت و پیامی مشترک است که از طرف تمامی مجاهدان به تمامی برادران فلسطینی و تمامی مجاهدان عراقی ارسال شده و پیامی واضحی به امت است.

هنگامی که اسراییل به جنوب لبنان در سال 1978 حمله کرده و بخشی از جنوب را اشغال کرد، شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه 425 را تصویب کرد. ما در لبنان در انتظار اجرای قطعنامه بودیم و بر جامعه بین‌المللی تکیه داشتیم. در آن زمان در لبنان نیاز به استراتژی دفاعی عربی مطرح شد؛ چرا که لبنان به تنهایی قادر به مواجهه با اسراییل نبود. هیچکدام از این دو خواسته برآورده نشد. جامعه بین‌المللی تلاشی برای اجرای قطعنامه 425 نکرد و جامعه عربی نیز تلاشی برای ایجاد استراتژی دفاعی نکرد چرا که این جامعه اراده مواجهه را از دست داده بود.

ولی تکیه در اینجا فقط بر جامعه بین‌المللی و کشورهای عربی نبود چرا که امام موسی صدر (که خدا انشا الله به سلامت برش گرداند) گزینه دیگری را ایجاد کرد که گزینه مقاومت لبنانی بود. مقاومت با بازوهای اهالی جنوب و کل لبنان و توکل به خدا و استفاده از امکانات ذاتی قابل استفاده فعالیت خود را پیش برد.

نتیجه تکیه اشتباه بر شورای امنیت چه بود؟ اسراییل لبنان را تضعیف کرد و این سخن را مطرح کرد که لبنان از مقاومت عاجز است و به همین دلیل در سال 82 به شکل گسترده به لبنان حمله کرد تا این کشور را از بین ببرد و نکبت عربی دیگری ایجاد کند.

در برابر تجاوز اسراییل، لبنانی‌ها درست به مانند تمامی ملت‌ها در جهان و تاریخ دچار دودستگی شدند. در طول تاریخ هنگامی که کشوری مورد تجاوز قرار می‌گرفت اهالی کشور به گروه‌های مختلفی تقسیم می‌شدند. این وضعیت در لبنان و فلسطین و عراق و در طول تاریخ تکرار شده است.

در مقابل اشغالگری اسراییل و چگونگی رفتار با آن، مردم به گروه‌های مختلف تقسیم می‌شوند. گروه بزرگی از مردم بی‌طرفی را حفظ می‌کنند و در انتظار می‌مانند. گروهی دیگر در برابر آنچه می‌گذرد بی‌تفاوت هستند و مهم‌ترین موضوع برای آنها تفریح و گردش است و برایشان هیچ اهمیتی ندارد که کشور در چه وضعیتی است. گروه سوم مزدورانی مانند ارتش آنتوان لحد هستند. گروه چهارم منافعشان با اشغالگر همخوانی دارد. گروه پنجم گروهی شکست‌خورده در داخل و مایوس هستند ولی به همکاری با دشمن با استدلال کاستن از خسارت‌ها چشم دوخته‌اند. گروه دیگر با اشغالگری از نظر سیاسی و رسانه‌ای مخالف هستند ولی حاضر به پرداخت بهایی در این زمینه نیز نیستند. گروه آخر بر این باور است که واجب انسانی و اخلاقی و دینی (هر دینی) و ملی و میهنی ایجاب می‌کند که زمین را به هر بهایی‌ از چنگ اشغالگر آزاد کرده و آماده پرداخت بهای آن نیز هستند. این مجموعه همان مقاومت است که ایمان دارد و مبارزه می‌کند.

این تجزیه و چند دستگی طبیعی و اجتماعی است و منحصر به لبنان نیست. از نمونه‌های بارز آن فقدان توافق ملی در هر موضوعی است. برخی می‌گویند توافقی در مورد مقاومت در سال 82 یا در فلسطین و عراق وجود ندارد. این موضوع درست است؛ ولی در مقابل توافقی ملی در مورد مزدوری و بی‌طرفی و همکاری با متجاوز و بی‌تفاوتی وجود ندارد. هر مجموعه گزینه خود را در پیش گرفته و در آن پیش می‌رود.

من به شما و هر ملتی که مورد اشغالگری قرار می‌گیرد، می‌گویم که مقاومت نباید منتظر توافق ملی باشد و باید سلاح به دست گرفته و زمین و اسرا را پس گرفته و با اهدای خون خود و فداکاری به هدف خود نایل آید.

این همان چیزی است که در لبنان رخ داد. مقاومت که بخشی از مردم لبنان و نه همه آن بود، از طوائف مختلف جمع شده و به اراده و جهاد و قدرت خود تکیه کرد. جهان عرب و اسلام باید به آن کمک می‌کردند. بسیاری از آنها شانه خالی کردند، ولی سوریه و ایران پیشقدم شدند و در کنار آنها بسیاری از نیروهای زنده و پویا در جهان اسلام و عرب همراه شدند و اولین پیروزی در 1985 به دست آمد و سپس پیروزی تاریخی در 25 می 2000 رخ داد که پیروزی کاملی برای مقاومت و شکستی آشکار برای اسراییل و طرح بزرگ آن موسوم به «از نیل تا فرات»‌ بود که در لبنان قطع شد. ارتش اسراییل با ذلت از لبنان خارج شد و هیچ دستاوردی نداشت. در اینجا استراتژی آزادسازی مقاومت موفق شد.

این در حالیست که استراتژی مذاکره هیچ نتیجه‌ای نداشت. استراتژی انتظار نیز باعث ضعف ما و قدرت دشمن شد. در سال 2000 و در چنین روزهایی استراتژی آزادسازی از طرف مقاومت با موفقیت روبرو شد.

در فلسطین بعد از نکبت در سال 1948 مردم این کشور در انتظار برادران عرب خود بودند تا استراتژی عربی یکسانی ارائه شود. فلسطینیان در انتظار جامعه بین‌الملل بودند، ولی این انتظار فایده‌ای نداشت؛ تا زمانی که اولین عملیات مسلحانه رخ داد و از اولین نتایج آن این بود که مردم تمامی دنیا و اشغااگران فلسطین به یاد آوردند که ملتی فلسطینی و سرزمینی به نام فلسطین وجود دارد که آرمانی داشته و به هیچ بهایی از حق خود کوتاه نمی‌آید. این شعار و این قدرت هنوز وجود دارد و فلسطین در هر گذرگاه تاریخی در درجه اول به لطف مقاومت و جهاد مسلحانه موفق به پیشروی شده است. تا اینکه موفقیتی بزرگ در سایه تغییر معادلات جهان به دست آمد و نوار محاصره شده غزه موفق به شکست ارتش اسراییل شد و برای دومین بار پس از لبنان، ارتش اسراییل را مجبور به عقب‌نشینی از غزه بدون هیچ پیش‌شرط و دستاوردی کرد. بار دیگر استراتژی آزادسازی نزد مقاومت پیروز شد؛ در حالی که مذاکرات به دنبال آزادسازی وجب به وجب خاک بود و بهای سنگینی نیز می‌خواست بپردازد. بدین ترتیب تاکنون از لبنان تا فلسطین، تجربه ثابت کرده که تنها راه ما اعراب و مسلمانان برای خروج از نکبت و پیامدهای نظامی و امنیتی و فکری و سیاسی و اجتماعی آن، مقاومت و راه و فرهنگ و اراده آن است.

در مورد عراق و به شکل خلاصه باید بگویم که اشغالگری آمریکا به شکل روشنی وجود دارد. آمریکا بر عراق سلطه یافته و ظرف سال‌های گذشته دست به بازی دموکراسی و اشغالگری زده و امروز اهداف دموکراسی آمریکا در عراق فاش شده است.

در مرحله پس از اشغالگری آمریکا، ملت عراق مانند دیگر ملت‌هایی که آنها را برشمردم به دو دسته بزرگ تقسیم شد. گروهی که به عملیات سیاسی اعتقاد داشتند و گروه دیگری که خواستار مقاومت مسلحانه بودند. طبیعی است که ما در حزب‌الله از هواداران مقاومت مسلحانه در عراق باشیم؛ چرا که این تجربه را پشت سر گذاشتیم. هواداران مذاکره در عراق تجربه خود را پشت سر گذاشته و اکنون در برابر گذرگاه دشواری قرار گرفته‌اند و آن معاهدات بین‌المللی است که آمریکا از دولت عراق انتظار دارد آنها را تصویب کند. اینجا نیت واقعی آمریکا از بازی دموکراسی روشن می‌شود. آنها در بازی دموکراسی، مجلسی انتخاب کردند و دولتی روی کار آمد تا امروز به جایی برسد که از مجلس و دولت بخواهد اشغالگری را قانونی جلوه داده و توافقی را امضا کند که به امریکا قدرت سیطره بر نفت و سرمایه و جامعه عراق را بدهد. اینجا ثابت می‌شود که مذاکره‌کنندگان و آنهایی که به مذاکره اعتقاد داشتند شکست خورده‌اند. شما می‌گویید که در عملیات سیاسی شرکت کردید تا از خسارت بیشتر جلوگیری کنید و با اشغالگری مبارزه کنید. امروز شما در برابر امتحان قرار گرفته‌اید. آیا شما عراق را تا ابد به آمریکا تحویل خواهید داد یا تصمیمی بر اساس انسانیت و اخلاق و دین می‌گیرید؟

ما امروز از طرف تمامی کسانی که اینجا جمع شده‌اند و از طرف تمامی آزادگان عرب و مسلمان از رهبران عراقی می‌خواهیم تا موضعگیری تاریخی اتخاذ کرده و از سقوط نهایی عراق در دست اشغالگر جلوگیری کنند. همانطور که مقاومت در لبنان و فلسطین موفق شد، مقاومت در عراق نیز موفق خواهد شد تا ارتش آمریکا را پشت سر هم شکست دهد. از عراق می‌خواهیم تا دست به مقاومت مسلحانه‌ای بزند که در لبنان و فلسطین امتحان شده و بدین ترتیب عراقی قوی به ملت آن بازگردانده شود.
پیش از خاتمه بحث در مورد مقاومت، می‌خواهم بگویم که ما همچنین نمونه‌ای در استراتژی دفاع ارائه دادیم. جنگ سال 2006 نمونه بود. چگونه مقاومتی ملی می‌تواند مطابق گفته قاضی وینوگراد در برابر قدرتمندترین ارتش خاورمیانه ایستادگی کند؟ بنا بر این ما بر اساس استراتژی دفاعی موجود در کتاب‌ها سخن نمی‌گوییم؛ بلکه از استراتژی سخن می‌گوییم که آزمایش شده و دشمن را شکست داده است. جنگ تابستان 2006 دشمن را شکست داده و معادلات زیادی را در منطقه تغییر داد.

پایداری و شهامت و شجاعت و مقاومت شما از احتمالات جنگ در منطقه کاست. در مورد جنگ آمریکا علیه ایران، پس از درسی که در لبنان گرفتند احتمال آن کم شد. احتمال جنگ اسراییل علیه سوریه نیز پس از تجربه لبنان از بین رفته است. اما جنگ اسراییل یا فرعون زمان جورج بوش علیه لبنان با مقاومت شرافتمندترین مردم مواجه خواهد شد. ما در لبنان با هر تجاوزی در آینده مقابله خواهیم کرد.

پس از جنگ تابستان 2006 شاهد اجرای استراتژی مقاومت در نوار غزه هستیم. اسراییل قادر به تجاوز به نوار غزه نیست؛ نه به این دلیل که از افکارعمومی مردم می‌ترسد، چرا که اسراییل از طرف جورج بوش به عنوان فرعون این زمان چراغ سبز گرفته ولی اسراییل هزار حساب و کتاب در مورد مردم قدرتمند و غیور فلسطین در نوار غزه دارد که در محاصره بسر برده و گرسنه هستند، ولی اسراییل در برابر آنها عاجز و ناتوان شده است.

در اینجا نیز استراتژی دفاعی در لبنان و غزه پیروز شد هر چند که هیچ توازنی در نیرو و قدرت نظامی و حمایت بین‌المللی بین آنها وجود ندارد. به همین دلیل می‌بینیم که جورج بوش به عنوان فرعون زمان هنگامی که به فلسطین آمده و نکبت مردم فلسطین را نادیده گرفته و از اسراییل به شکل کامل حمایت کرد، با مقاومت در لبنان و فلسطین و عراق مواجه شد. اسراییلی‌ها به همه وعده دادند که صد و بیستمین سالگرد خود را جشن می‌گیرند. آنها همه در اشتباه هستند؛ چرا که اسراییل رو به زوال و فروپاشی است. بوش به همه وعده داد که حزب‌الله و تمامی جنبش‌های مقاومت شکست خواهند خورد. من به بوش و رایس که از شکست حزب‌الله سخن گفت، می‌گویم تا زمانی که حزب‌الله به خدا تکیه کرده و شرافتمندترین مردم را دارد، این شما هستید که شکست خورده‌اید.

برادران و خواهران؛

در هشتمین عید مقاومت و آزادسازی از ملت‌ها و حکومت‌های عربی می‌خواهم تا استراتژی آزادسازی و دفاع را با توجه به موازنه قوا در منطقه به خوبی بررسی کنند. ما در لبنان همواره خواستار ایجاد استراتژی دفاع ملی هستیم، ولی در عین حال نیاز به استراتژی برای آزادسازی مزارع شبعا و بلندی‌های کفرشوبا داریم. ما نیاز به برنامه‌ای برای آزادسازی آنها در کنار اسرا داریم.

اسرا و آزادسازی آنها وعده صادقانه ما است و باید بگویم که اسرا زودتر از آنچه تصور کنید به لبنان و میان خانواده خود باز خواهند گشت.

اکنون قصد دارم به موضوع لبنان و شرایط آن بپردازم، ولی من وضعیت لبنان را از 25 می 2000 بررسی می‌کنم. در آن سال در بنت جبیل مردم حاضر شدند و من از طرف آنها سخنرانی کرده و پیروزی آنها را اعلام کردم. آن پیروزی را به تمامی لبنان و فلسطین و امت اسلام هدیه کردیم.

برادران و خواهران؛

هنگامی که در بنت‌جبیل سخنرانی کردم، گفتم که ما به واجب خود عمل کردیم و به رضایت خدا بسنده می‌کنیم و هیچ هدیه یا پاداشی از طرف هیچکس نمی‌خواهیم. من گفتم که ما نیازی به سلطه نداریم. این سرزمین که با خون جهادگران آزاد شده متعلق به دولت لبنان است که باید مسئولیت آن را به شکل کامل به عهده بگیرد. ما نمی‌خواهیم که مسئولیت امنیت یا اداره آن را بر عهده بگیریم.

آیا گفته ما با عملمان تفاوت داشت؟ ما هیچ مزدوری را مجازات نکردیم. هیچ ظهور مسلحی نیز نداشتیم. ما دو چیز را خواستیم؛ یکی اینکه مناطق جنوب مورد بازسازی قرار گیرد و مناطقی که محروم بود از قبیل بعلبک و هرمل و عکار مورد توجه قرار گیرد. شما چه کردید؟ هشت سال است که شما خواستار گسترش حاکمیت دولت در مناطق جنوب هستید. چه کسی مانع شما شده بود؟ لبنانی‌ها می‌دانند که مناطقی در کشور وجود دارد که هیچ نشانه‌ای از دولت به جز اخذ مالیات و پلیس در آنها وجود ندارد.

من در آن روز گفتم که خواستار تعدیل نظام لبنان و پیمان طائف نیستیم و سهمیه‌ای در سلطه نمی‌خواهیم. ما هیچ چیز نخواستیم. این در حالی بود که ما را با مقاومت فرانسوی و ویتنامی مقایسه کردند و گفتند مقاومت پس از آزادسازی، سلاح خود را تحویل داد. من می‌گویم تمامی مقاومت‌هایی که در تاریخ پیروز شدند، پس از پیروزی سلطه و حکومت را گرفتند؛ در حالی که ما اصلا خواستار چنین چیزی نبوده و نیستیم. ما به آنها گفتیم سلطه و حکومت مال شما، ولی تک‌روی نکرده و عادل باشید و به مردم اهتمام داشته و مشکلات آنها را حل کنید. ما حتی خواستار مشارکت در سلطه و حکومت نشدیم. چه کسی می‌تواند غیر از این حقیقت را بگوید؟

من امروز این قول را تکرار می‌کنم که حزب‌الله سلطه‌ای برای خود نمی‌خواهد و قصد ندارد بر لبنان سیطره یافته و بر آن حکومت کند و طرح خود را بر مردم لبنان تحمیل کند؛ چرا که ما ایمان داریم لبنان کشوری ویژه و چندصدایی است. هیچ دستاوردی در لبنان وجود نخواهد داشت مگر اینکه همه با هم همراه بوده و توافق داشته باشند و ما نیز خواستار همین هستیم.

خیلی‌ها سعی کردند از طریق رسانه‌های خود این حقیقت را تغییر داده و بگویند که «حزب ولایت فقیه» ما را تهدید می‌کند. فکر می کنند که اگر به ما بگویند حزب ولایت فقیه این توهینی به ماست. من امروز اعلام می‌کنم که باعث افتخار من است که عضوی در حزب ولایت فقیه باشم؛ فقیهی عادل و عالم و دانا و شجاع و صادق و مخلص، و به آنها می‌گویم که همین ولی فقیه به ما می‌گوید که لبنان کشوری چند صدایی است که باید این چند صدایی و تنوع را حفظ کنیم.

در حوادث اخیر صحبت‌های زیادی شد. گفته شد که این حادثه در واقع سیطره یک گروه بر لبنان است. گفتند که کودتا شده است. گفتند که دولت قرار است تغییر کرده یا سوریه به لبنان باز گردد. آنها همانند زمان جنگ تابستان 2006 صحبت‌های زیادی کردند. آمریکا در آن زمان می‌گفت که لبنان شاهد تولد خاورمیانه جدید است و آنها می‌گفتند که مقاومت برای دادگاه بین‌المللی و پرونده هسته‌ای ایران می‌جنگد.

ولی امروز از طریق عملکرد اپوزیسیون مشخص می‌شود که اینها دروغ بوده است. هنگامی که دولت از دو مصوبه غیرقانونی خود عقب‌‌نشینی کرده و مقاومت در دوحه ثابت کرد که کودتایی را سازماندهی نکرده و خواستار سلطه و حکومت نیست و حرف خود را تغییر نداده است. این حق اپوزیسیون است که سقف سیاسی خود را پس از حوادث اخیر بالا ببرد، ولی ما هیچ حرفی را تغییر نداده و سقف خواسته‌های خود را نیز بالا نبردیم. ما به دوحه رفتیم چون قصد داشتیم لبنان را از نبرد ارتش و مقاومت نجات دهیم. قصد داشتیم لبنان را از فتنه طائفه‌ای و «تابستان داغ»‌ نجات دهیم که دیوید ولش و روسای او وعده آن را داده بودند.

ما آنچه که رخ داد را در عرصه سیاست به کار نگرفته و خواستار دستاوردی برای خود نبودیم؛ هر چند که اتهامات زیادی به ما وارد شد و من قصد ندارم وارد این موضوع شوم.

آیا این تجربه کافی نیست که آنهایی که ما را متهم به رویای سلطه‌گری می‌کنند بدانند که در اشتباه هستند؟

در عید مقاومت و آزادسازی مانند بنت‌جبیل من بار دیگر خواستار مشارکت ملی واقعی می‌شوم که در آن هیچکس پیروز و شکست خورده نبوده و هیچکس کنار گذاشته نشود و به همه لبنانی‌ها فرصت داده شود تا دولتی عادل و حقیقی را تشکیل دهند که در آن نمایندگان واقعی مردم با ائتلاف‌های صادقانه انتخاب شوند. بدین ترتیب فرصت کار مشترک برای لبنانی‌ها به دور از دستورات خارجی‌ها فراهم می‌شود.

چند روز قبل کابینه عربستان خواستار اجرای تعدیلات قانونی در لبنان شد تا هویت قانونی آن تغییر داده نشود و هیچ کشور خارجی نتواند در واقعیت سیاسی و اجتماعی لبنان دست ببرد.

من به شخصه از طرف حزب ولایت فقیه با اجرای تعدیل قانون اساسی که تنوع لبنان را تضمین کرده و از دخالت دیگران در لبنان جلوگیری کند، موافقم. ما در اپوزیسیون ملی لبنان در روی زمین و در مذاکرات دوحه خود به تنهایی تصمیم گرفتیم و هیچکس هیچ چیزی را بر ما تحمیل نکرد.

برادران و خواهران؛

در مورد حوادث اخیر من امروز در برابر دو گزینه قرار دارم. یا اینکه به شکل کامل آنچه که پیش از تصویب دو مصوبه دولت گذشت را توضیح دهم و پیامدها و اهداف آن را شرح دهم. من می‌دانم که این موضوع باعث بازگشت تنش و خفقان به عرصه لبنان می‌شود و من قصد ندارم خوشحالی لبنانی‌ها از این عید و توافق و انتخاب رییس‌جمهور جدید در لبنان را خدشه‌دار کنم. گزینه دوم این است که من تمامی این بحث‌ها را به تعویق انداخته و بدین ترتیب برخی امور نزد مردم مبهم باقی می‌ماند؛ ولی من ترجیح می‌دهم این گزینه را انتخاب کنم و هر اتهام ظالمانه‌ای علیه مقاومت را به جان تحمل کنم.

با این حال در برابر این حوادث اخیر باید برخی موارد را توضیح دهم. باید بگویم که بله، زخم‌هایی عمیق ایجاد شده است. زخمی نزد ما و زخمی نزد آنها. ما و آنها در برابر دو گزینه قرار داریم. یا زخم را گسترش دهیم و یا اینکه به خاطر لبنان این زخم‌ها را ترمیم کنیم. ما گزینه دوم را انتخاب می‌کنیم. این موضوع نیاز به حرف و عمل دارد و ما آماده آن هستیم. مهم این است که تجربه اندوزیم. من امروز قصد سخن گفتم از تجربه‌ها را ندارم که این باور ایجاد شود که من از موضع طرف پیروز سخن می‌گویم. این موضوع را در زمانی دیگر بحث می‌کنیم که فضا آرام‌تر بوده و شرایط برای درمان زخم‌ها فراهم شده و مرحله‌ای جدید در لبنان شروع شود که «مرحله پس از 25 می 2008» نام دارد. مرحله جشن لبنانی، عربی و بین‌المللی که روز گذشته در مجلس نمایندگان شاهد آن بودیم.

در برابر تمامی این داده‌ها باید نکات زیر را بگویم:

از طرف تمامی شما لبنانی‌ها از برادران عرب، اتحادیه عرب، هیئت وزارتی عرب، رهبری و ملت قطر و تمامی کشورهای برادر و دوست و در راس آنها سوریه و ایران و تمامی دوستان لبنان که به ایجاد این توافق کمک کردند، تشکر می‌کنم.

در مورد موضوع سلاح باید بگویم که من امروز بار دیگر تاکید می‌کنم که با بند مطرح شده در توافق دوحه مبنی بر عدم استفاده از سلاح برای کسب دستاوردهای سیاسی در داخل لبنان موافق هستم و بر آن تاکید دارم. هنگامی که وارد بحث شویم، صحبت خواهیم کرد.

سلاح مقاومت برای مواجهه با دشمن و آزادسازی زمین و اسرا و دفاع از لبنان است نه برای کسب دستاوردهای سیاسی. اما در مقابل این موضوع را نیز مطرح می‌کنم که سلاح دولت به مفهوم سلاح ارتش و نیروهای امنیتی برای دفاع از ملت و میهن و حقوق مردم و گسترش امنیت است. استفاده از سلاح مقاومت در داخل مجاز نیست؛ ولی همچنین استفاده از سلاح دولت برای تسویه حساب با گروهی سیاسی مجاز نیست. استفاده از سلاح دولت برای پیشبرد طرح‌های خارجی که باعث ضعف لبنان در برابر اسراییل می‌شود نیز جایز نیست و از این سلاح نباید علیه مقاومت استفاده شود. هر سلاحی باید در خدمت هدف آن باشد، خواه سلاح مقاومت یا سلاح دولت باشد.

سوم در مورد قانون انتخابات. تردیدی نیست که قانون تصویب شده در دوحه، بهترین قانون در قیاس با دیگر قوانین به خصوص قانون 2000 است. ما این قانون را برگزیدیم چرا که بهترین نوع نمایندگی را در قیاس با قوانین دیگر تامین می‌کرد. ما نمی‌گوییم که این قانون بهترین قانون است. قانون کنونی، قانون حل و فصل است تا گروه‌های داخلی بتوانند لبنان را از مشکلات آن نجات دهند. امیدواریم روزی برسد که رهبران لبنانی به دور از تنش دور یکدیگر نشسته و قانونی عادلانه را تصویب کنند.

همه می‌گویند که قصد بنای لبنان و دولت را دارند ولی نیت آنها در زمان بررسی قانون انتخابات مشخص می‌شود. در لبنان نقطه آغاز تقویت دولت و گسترش حاکمیت آن، قانون انتخابات است. هنگامی که برخی از ما قانون انتخابات را بر اساس نظر شخصی خود یا منافع احزاب یا طائفه خود پیش می‌برد، باید بداند که دروغ می‌گوید و خواستار پیشرفت کشور نیست. او خواستار مزرعه است نه دولت.

در هر حال این راه‌حل ممکن بود که امیدواریم در آینده توسط لبنانی‌ها اجرا شود.

چهارم. انتخاب میشل سلیمان به عنوان رییس‌جمهور. ما به لبنانی‌ها امید می‌دهیم که عهد و دوره‌ای جدید شروع شده است. سخنرانی روز گذشته جناب رییس‌جمهور این باور را ایجاد کرد که مرحله‌ای جدید و سرشار از توافق را پیش رو داریم.

پنجم دولت وحدت ملی. از طریق مشارکت واقعی اکثریت و اپوزیسیون این دولت تشکیل می‌شود. این موضوع بیانگر پیروزی اپوزیسیون نیست؛ بلکه پیروزی لبنان و اتحاد ملی است. امکان ندارد لبنان پایداری و پیشرفت کند، مگر در حالتی که توافق در آن وجود داشته باشد.

هنگامی که شما در مرکز بیروت دست به تحصن زده بودید من سخنرانی کرده و گفتم که ما تحصن کردیم، زیرا خواستار دولت وحدت ملی هستیم. من مانند همیشه به شما قول دادم که بار دیگر پیروز خواهید شد. منظور من پیروزی یک گروه بر گروه دیگر نبود. من ایمان داشتم که پیروزی لبنان از طریق تشکیل دولت وحدت ملی ایجاد خواهد شد. هنگامی که در دوحه تصمیم به تشکیل دولت وحدت ملی گرفته شد، لبنان مانند سال 2000 پیروز شد و این پیروزی متعلق به همه ملت و همه گروه‌ها است.

از نظر دولت باید بگویم که ما با تمام صداقت و جدیت در تشکیل این دولت تسریع می‌کنیم. من پیش از این وعده داده بودم که نمایندگان اپوزیسیون همه در دولت مشارکت می‌کنند و این مشارکت منحصر به حزب‌الله و امل و جریان آزاد ملی نمی‌شود و فرصت در برابر گروه‌های دیگر نیز فراهم می‌شود؛ حتی اگر این موضوع منجر به کاسته شدن از سهم حزب‌الله شود، زیرا متاسفانه لبنان کشور تقسیم‌بندی طائفه‌ای است.

امیدواریم دولت جدید، دولتی جدی باشد که قصد حل و فصل مشکلات بزرگ لبنان را داشته باشد، چرا که لبنانی‌ها زمان زیادی را از دست داده‌اند. باید دولتی مسئول و جدی بر روی کار بیاید.

موضوع دیگر این است که من با صداقت تمام از جریان هوادار شهید رفیق حریری می‌خواهم تا از تجربیات این مرد بزرگ و تفکر استراتژیک او برای لبنان استفاده کنند. وی با ذهنیت و قلبی بزرگ توانست مقاومت و بازسازی را در کنار هم حفظ کند.

مقاومت با عقل شهید رفیق حریری توانست بگوید که ما از کسی تقلید نمی‌کنیم؛ نه هنگ‌کنک و نه هانوی، بلکه ما لبنانی‌هایی هستیم که خود نمونه خلق می‌کنیم. ما می‌توانیم به جهان کشوری را معرفی کنیم که بازسازی و اقتصاد و دولت و شرکت‌ها و مشارکت‌ها در آن وجود دارد و در کنار آن مقاومتی حضور دارد که مسئولیت دولتی به عهده نداشته، بلکه در کنار دولت مسئولیت آزادسازی زمین و دفاع از میهن را بر عهده دارد.

این همان روشی است که به عنوان مقاومت با رفیق حریری تجربه کردیم. هر کسی که ارث رفیق حریری را با خود دارد باید این دعوت را اجابت کند. این دعوت به منزله ائتلاف دوگانه یا سه‌گانه یا چهارگانه نیست. ما تنها خواستار مشارکت همگان و عدم سلطه‌طلبی و تک‌روی هستیم.

برادران و خواهران؛

من به قدرت شما ایمان دارم و از خدا می‌خواهم که لبنان تابستانی آرام توام با شکوفایی داشته باشد. بیایید همکاری کنیم. دو رویا وجود دارد: یک رویای لبنانی و یک رویای آمریکایی. رویای لبنانی از تابستانی آرام می‌گوید و آمریکایی تابستانی داغ را وعده می‌دهد. بیاید رویای خود را جامه عمل بپوشانیم.

من به همه لبنانی‌ها و جهانیان وعده می‌دهم که تمام تلاش خود را به کار گرفته و حساسیت‌ها و زخم‌ها را پشت سر گذاشته و دست در دست یکدیگر لبنان را بنا کنیم.

از کسی نام نمی‌برم چرا که نام‌های زیادی در لبنان و خارج لبنان وجود دارند که باید از آنها تشکر کرد. اکتفا می‌کنم به اینکه از رهبران سیاسی و مذهبی سنی در لبنان و جهان اسلام و عرب تشکر می‌کنم که با موضعگیری‌های شجاعانه خود طرح آمریکایی را با شکست مواجه کردند. آنها همیشه سعی دارند درگیری‌ها را درگیری مذهبی جلوه دهند.

از رهبران سیاسی و مذهبی و گروه‌های مختلف درزی جبل لبنان به خاطر موضعگیری‌های ملی آنها تشکر می‌کنم که از بروز این فکر جلوگیری کردند که آنچه جریان دارد فتنه‌ای شیعی ـ درزی است.

از رهبران مسیحی تشکر می‌کنم.

خیلی‌ها گفتند که حزب‌الله شهید داده و از بیان آن خجالت می‌کشد. ما از شهدای خود خجالت نمی‌کشیم. ما در حوادث اخیر 14 شهید دادیم که به همه آنها افتخار کرده و سر خود را به خاطر آنها بالا می‌گیریم. دو شهید از گردان‌های مقاومت و برخی شهدا از جنبش امل و حزب سوری قومی اجتماعی و حزب دموکراتیک بر خاک افتادند که از مسلمانان و مسیحیان بودند. این شهدا باعث افتخار ما هستند. طبیعی است که به خاطر تمامی قربانیان گروه دیگر متاسف شویم. باید به خانواده تمامی کسانی که عزیزی را از دست دادند بگویم که خون عزیزان شما باعث خروج لبنان از تاریکی شد. اگر این فداکاری‌ها نبود برخی در خارج می‌خواستند لبنان را به نقطه‌ای برسانند که اثری از آن باقی نماند.

از تمامی این شهدا تقدیر می‌کنیم که لبنان را در برابر تابستان آرام و مرحله و زندگی جدیدی قرار دادند.

برادران و خواهران؛
بیروت پایتخت پایدار و با افتخار ما، جبل عزیز، جنوب مقاوم، بقاع عزیز و تمامی روستاهای لبنان، تمامی احزاب و طائفه‌های لبنان، تمامی گروه‌های لبنانی. تمامی محبت و احترام ما و دستان دراز شده ما برای بنای لبنانی قوی و عزیز و پایدار و مقاوم تقدیم شما باد.