کتاب خاطرات امام خمینی(ره) با عنوان «روحالله» از مجموعه خاطرات دفاع مقدس منتشر شد.
به گزارش خبرنگار «تابناک»، در این کتاب که توسط نشر «یازهرا» و در قطع جیبی منتشر شده است، خاطرات زیبایی از امام خمینی(ره) از سالهای حماسه و شرف جمعآوری و به علاقهمندان فرهنگ دفاع مقدس ارایه شده است.
عناوین این کتاب که دهمین جلد از مجموعه خاطرات دفاع مقدس است، فتح خرمشهر؛ صدام و نادر، دستان امام، آتشبس در ماه رمضان، مکان ضد بمب، خجالت از رزمندگان، پیام مادر شهید، عملیات فتحالمبین، خمینی(ره)، زمین فرود هلیکوپتر، قطعنامه 598، بسیجیان، روحیه دفاع و جنگ، خجالت و شرمندگی و نوارهای روی شیشه است.
در بخش «فتح خرمشهر؛ صدام و نادر» این کتاب آمده است: امام پس از فتح خرمشهر فرمودند: فتح خرمشهر یک مسئله عادی نبود. اینکه پانزده الی بیست هزار نفر به صف برای اسارت بیایند و تسلیم شوند، مسئلهای عادی نیست بلکه مافوق طبیعت است ... صدام میگوید: ما پیروزمندانه عقبنشینی کردیم!! قصه نادر را شنیدهاید که وقتی شکست خورد، به سردارها گفت، بنویسید: ما شکست خوردیم. میرزا مهدی خان نوشت: «چشم زخمی به ارتش ما وارد آمد». وقتی نوشته را به دست نادر دادند، آن را پرت کرد آن طرف و گفت: بنویس با ما چه کردند. او این قدرت را داشت که بگوید ما شکست خوردیم. اینها اگر قدرت جبران داشتند، به شکست خود اعتراف میکردند، ولی شکست آنها همیشگی و تا ابد است.
در این کتاب بهیادماندنی همچنین تصاویر رنگی از حضرت امام خمینی در کنار خاطرات و گفتههای ایشان منتشر شده است.

این انتشارات در قالب کتاب جیبی دیگری، خاطرات کوتاه رهبر انقلاب در جبهههای حماسه دفاع مقدس را منتشر کرده است.
در این کتاب یازدهمین جلد از مجموعه خاطرات دفاع مقدس، عناوین امام و مهمات، پوشیدن لباس نظامی برای اولین بار، سخنان ایشان در سازمان ملل در سال 1366، ترسیم نمونه ایثار در جبهه، اجازه گرفتن از امام، رهبری و حاج صادق عبداللهزاده، رهبری در تفسیر شبکههای خارجی، تجلیل از شهدا، خط مقدم جبهه، رهبری و برخورد با بینظمی، اطاعتپذیری از امام(ره)، ممانعت از حضور در جبههها و خانوادههای بسیجی چاپ شده است.
در بخش «پوشیدن لباس نظامی» برای نخستین بار این کتاب خاطراتی از قول آیتالله خامنهای آورده است: سال 1359 بود که در اهواز بودیم. لباس نظامی و بسیجی برای ما آوردند. این اولین باری بود که من لباس نظامی میپوشیدم. شاید تا آن وقت هیچ روحانی لباس نظامی نپوشیده بود، حتی چند ماه که روحانیونی به خرمشهر میآمدند و میرفتند و در جنگ شرکت میکردند، با لباس و عمامه بودند. به تدریج گرایش به لباس نظامی در بین روحانیون پیدا شد اتفاقا آن شب لباس گشاد و بیریختی به ما داده بودند و یک کلاه هم سرمان گذاشتیم و چکمه پوشیدیم و یک کلاشینکف هم برداشتیم و رفتیم.
در بخش «رهبری در تفسیر شبکههای خارجی» این کتاب نیز از قول شبکه وابسته به پنتاگون (فاکسنیوز) در مورد رهبری از زبان ایشان آمده است: من مانند مسئولان آمریکایی نیستم و اگر جنگی اتفاق بیفتد، لباس رزم پوشیده و پیشاپیش ملت ایران، آماده فداکاری خواهم بود.
مفسر «سی.ان.ان» آمریکا نیز در بخش دیگری از این کتاب به حضور پیاپی آیتالله خامنهای در خطوط مقدم و پوشیدن لباس رزم در هشت سال جنگ با رژیم صدام میپردازد. همچنین عکسهای زیبایی از حضور رهبر انقلاب اسلامی در سالهای حماسه و شرف در جبههها، زینتبخش این کتاب خاطرات است.